supply )to( oor Persies

supply )to(

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

)یارب( ندرك نيمات

voorbeelde

15. (a) Why is knowledge listed after virtue as a quality to be supplied to faith?
۱۵. الف) چرا میتوان بعد از فضیلت، از علم یا معرفت به عنوان خصوصیتی نام برد که باید بر ایمان افزوده شود؟

Why does Peter list virtue as the first quality to be supplied to faith?
پطرس به چه دلیل از فضیلت به عنوان اولین خصوصیتی نام میبرد که باید بر ایمان افزوده شود؟

i understood. a receipt of medical supplies to dr. uroffkoltoft
همونطور که فکر ميکردم. لوازم عمل دکتر يوروف کلتوف

I want to announce we're launching some supplies to him next year during the Hohmann Transfer Window.
... میخوام اعلام بشه که ... سال آینده در زمان جابجایی مدار هومان براش آذوقه ارسال میکنیم

through his help, she wants to cut off the salt supply to buyeo
با کمکش, او مي خواد تامين نمک بويو را قطع کنه

and is transferring the seized supplies to our main division
و درحال انتقال تجهيزات و لوازم توقيف شده به نيروهاي خودمان هستند

Serbia provided logistical support, money and supplies to the VRS.
صربستان از این ارتش حمایت لجستیکی، مالی و تسلیحاتی میکرد.

Supply to Your Knowledge Self-Control
خویشتنداری و پرهیزکاری

The Japanese need it to send supplies to the front line
ژاپنیا ازش برای فرستادن آذوقه استفاده میکنن

An open border allows supply to flow in too easily.
اگه مرزها باز باشن ، کلاها راحت جابجا ميشن.

Wholesale florists sell bulk flowers and related supplies to professionals in the trade.
عمدهفروشها انبوهی از گلها و فراوردهای مرتبط با آنها را به حرفهایهای این تجارت میفروشند.

The electric supply to the vault is from a remote source.
برقِ تامين کننده اش هم از منبعِ راه دور مياد

16 What will happen if these seven things are supplied to our faith?
۱۶ نتیجهٔ افزودن این هفت خصوصیت بر ایمانمان چه خواهد بود؟

we transferred the supplies to the men from the main division
ما تجهيزات و لوازم رو به شخصي از نيروهاي خودي تحويل داديم

he's gaining the most profit by supplying to the palace
او سود بیشتری با فرستادن به قصر بدست می آورد

Forage has not been supplied to the extent.
آذوقه به قدر کفایت تهیه نشده بود...

we must first stop the iron supply to goguryeo
ما اول بايد منبع آهن گوگوريو را متوقف کنيم

Something's got to be cutting off the blood supply to her liver and spleen.
يک چيزي بايد جريانِ خونِ طحال و کبدش رو مسدود کرده باشه

bringing medical supplies to nanjing
که در حال اوردن دارو به نانجين هستيم

You turn off the water supply to the Aral Sea, what's going to happen?
چه اتفاقی می افتد اگر قطع کنین جریان آب به دریای اورال را؟

That could be supplied to you, if you would engage to keep at a distance,;
اگر در محلی دور از اینجا به کار سرگرم بشوید ترتیب درآمد ثابت را هم میشود داد.

You’re overseeing the delivery of crucial supplies to a rebel base deep in the heart of enemy territory.
شما مسئول نظارت بر رساندن تدارکات ضروری به پایگاه شورشیها هستید که در دل قلمرو دشمن قرار دارد.

Does he have enough supplies to survive?
آيا اون تجهيزات کافي براي زنده موندن در اختيار داره ؟

how could he dare profiteer with products he supplies to the palace?
چطور او جرأت میکند از محصولاتی که به قصر می فرستد سوء استفاده کند؟

Ideally, human governments should be able to manage earth’s food supply to solve the hunger problem.
دولتها باید قادر باشند که با نظارت درست بر توزیع محصولات غذایی، مشکل کمبود غذا را رفع کنند.