(ایتالیا در قرون وسطی) حاکم شهر oor Engels

(ایتالیا در قرون وسطی) حاکم شهر

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

podesta

naamwoord
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

Soortgelyke frases

حاکم شهر
praetor · praetorian
وابسته به ((پراتور)) یا حاکم شهر
praetorian

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
حاکم شهر هليوم
Having regard to Council Regulation (EC) No #/# of # June # on the common organisation of the markets in the sugar sector, and in particular the fifth indent of Article # thereofOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
اگه اجازه بديد ، آقاي بارون ، حاکم شهر
Offense, let' s goTEP TEP
حاکم شهر نیز همراه با گروهی از افرادش گریخت، ولی به فاصله اندکی کشته شد.
What a little angelWikiMatrix WikiMatrix
هرچند حاکم شهر تمام هم خود را مصروف این کرده است که رد پای ایشان را پیدا کند.
Stop at the bar for a minuteMIZAN MIZAN
تو موفق شدي و حالا من حاکم شهر گوريل ها هستم و همه گوريل ها از من تبعيت مي کنن
I' m sorry.Do I know you?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
که حاکم شهر شب گذشته او را در حینی که با ملافه از پنجرهی اتاق منزل آنسلم به زیر میآمده دستگیر کرده است.
Base rates are calculated in accordance with the Chapter on the method for setting reference and discount rates of the Authority’s State aid Guidelines as amended by the Authority’s Decision No #/#/COL of # DecemberMIZAN MIZAN
حاکم جدید شهر کِی میرسه ؟
Me, him, Polly Hamilton, one of my girlsOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
عاشق دختر حاکم این شهر میشود.
They simply memorised it allWikiMatrix WikiMatrix
فشار روحی حاکم بر مردم شهر بدون اخطار قبلی، خود به خود از بین رفت.
I hope it' s easy for you to go back homeMIZAN MIZAN
آیندهای بسیار درخشان تر از آنچه شرایط کلی حاکم بر این شهر اجازه میداد برای خود مجسم میکرد،
They don' t know any betterMIZAN MIZAN
عقیده داشت که آنجا خیلی نزدیک به پاریس و فسق و فجور حاکم بر آن شهر است،
The store detective!MIZAN MIZAN
به خاطر این بود که در سالهای اخیر زمستان سختی و یا باد و باران شدیدی بر شهر حاکم نشده بود.
Now we go back to riding horsesMIZAN MIZAN
اما بعداً که دوباره ورق برگشت و باز هم آرکادیوی سوم همه کاره و حاکم نظامی و غیرنظامی شهر ماکو ندو شد، آنها صاحب یک دختر شده بودند.
And I' ve got just the mate you needMIZAN MIZAN
او را از میان مرگ و وحشت حاکم بر جمعیت، بدو به خیابان مجاور میدان شهر رساند.
Officer down.Repeat. Officer downMIZAN MIZAN
با این حال، شهر بعداً توسط فرخزاد هرمز بازسازی شد، و او به حاکم ری تبدیل شد.
• Tri-Council Workshop/Networking Program (June 15, 1999)WikiMatrix WikiMatrix
اما هنگامی که مریم هنوز باردار بود اوغسطس قیصر، حاکم رومی، فرمان داد که همهٔ مردم برای نامنویسی به شهر زادگاه خویش مراجعت کنند.
Speaker, while we agree with this statement, before I give unanimous consent, the House cannot allow more lawyers and judges to decide on our behalfjw2019 jw2019
پس از چند ماه آنها به شهر سانتیاگو د کمپوستلا (Jakobsland) در پادشاهی گالیسیا رسیدند (Galizuland) حاکم محلی گالیسیا به آنان اجازه داد تا زمستان را در آنجا بگذرانند.
Also referenced as genera Echinocactus and UtahiaWikiMatrix WikiMatrix
افراد غیر رسمی سانتامارتا نیز همگی در کلیسای جامع ازدحام میکردند چون برای افراد برجسته شهر شرکت نکردن در این گونه مراسم که حاکم در آنها وانمود میکرد که پرهیزگار و دیندار است خطرناک بود.
You a great guy, TonMIZAN MIZAN
افراد غیر رسمی سانتامارتا نیز همگی در کلیسای جامع ازدحام میکردند چون برای افراد برجسته شهر شرکت نکردن در این گونه مراسم که حاکم در آنها وانمود میکرد که پرهیزگار و دی ندار است خطرناک بود.
I just wanted to tell himMIZAN MIZAN
اما دلیل بودن آنها در اینجا این است: حاکم روم اوغُسطُس قیصر، حکمی صادر کرد که هر کس باید به شهر خود، جایی که در آن به دنیا آمده است برگردد، تا نامش در کتابی نوشته شود.
An ' ain' t been home for three daysjw2019 jw2019
در سال ۱۷۹۲ پیش از میلاد حاکم اموری به نام حمورابی در این خطه به قدرت رسید و به سرعت دستور تبدیل بابل از یک شهر کوچک به شهری بزرگ را صادر کرد و خود را شاه نامید.
Look, I' m sorryWikiMatrix WikiMatrix
هدف آن پایان دادن به حکم ۴۰ ساله توتالیتر خانواده اسد رژیم حاکم سوریه، به ویژه پس از آن رژیم شروع به استفاده از نیروی مرگبار علیه تظاهرات مسالمتآمیز درخواست برای اصلاحات و آزادی در ماه مه ۲۰۱۱ در شهر سوری در جنوب درعا است.
Because the distance between them always remained the sameWikiMatrix WikiMatrix
در همین میان بلاش پنجم، شورشی در شرق شاهنشاهی را سرکوب کرد؛ نارسس حاکم آدیابن (ناحیهای در غرب دریاچه ارومیه کنونی) از پذیرش همراهی بلاش پنجم برای لشکرکشی بسوی شرق برای سرکوبی شورش سر باز زد؛ این عدم پذیرش و نیز روابط دوستانهٔ نارسس با روم، باعث حملهٔ بلاش پنجم به آدیابن و تخریب چند شهر از آن و نیز کشتن نارسس شد.
What' s your favorite color?WikiMatrix WikiMatrix
23 sinne gevind in 3 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.