(در مورد به دست آوری چیز دلخواه) حیله گر oor Engels

(در مورد به دست آوری چیز دلخواه) حیله گر

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

angler

naamwoord

Soortgelyke frases

(عامیانه) آدم حیله گر
slicker

حیله گر
artful · astute · cagy · calculating · calculative · captious · conniving · crafty · designing · devious · dodger · dodgy · falsificator · falsifier · faultfinding · fox · foxy · fraudful · guileful · insinuating · parlous · scheming · serpentine · sharp · shrewd · sleekit · slick · sly · snaky · sneak · subtle · trick · trickish · trickster · tricky · vulpine · wiley · wily

آدم حیله گر
serpent · weasel

voorbeelde

معنيش اينه که مادرتون يه ساحره ي حيله گر فسقليه
It means that your mother is a crafty little witch.

میدانست کاسهای زیر نیم کاسه است و این دو موجود حیله گر خو بیش را نمیخواهند.
he would have been aware that those deep hands held something else than a young fellow's interest.

اين افراد خيلي حيله گر هستند.
This guy's a wily one.

چی؟ تو گفتی من مثل اون حیله گر هستم؟
what? are you saying i'm crafty like her?

شيطان ِشمالي " خيلي حيله گر ـه "
North Evil is very cunning.

، به رکورد هات نگاه کردم و تو از همشون باهوش تر و حيله گر تر هستي
I looked at your records, and you are smarter and craftier than all of them.

اما مرگ حیله گر و مکار بود.
The cause of death was a bad oyster.

سيليکس ممکنه حيله گر باشه اما اون ترسو هم هست
Cilix may be cunning, but he's also a coward.

اي دختر حيله گر
You sly temptress.

حیله گر و عامیانه"
insinuating and slangy."

26 نه متکبر و خودخواه است و نه حیله گر و مکار
26. he is not proud and selfish nor ostentation

نه ، چون من مي دانم سونگ يانگ حيله گر نيست
no, because i know how cunning song yang is

اما حتما " حواسم جمعه که چی زِر میزنم دربارۀ اون حیله گر پیر بَـنگی ، خوبه ؟
But I will definitely watch what I fucking say around that sly old fucking grasser now, eh?

اوه, چه حیله گر کوچولویی هستی تو.
Oh, what a sly little thing you are.

چطور ميتونيم مثل انگليسيهاي حيله گر فکر کنيم ؟
How will we ever think cunningly like the British?

او یک حیله گر است.
She's a crafty one.

سايرون حيله گر به اونها. نه حلق قدرت داد
then sauron the deceiver gave to them nine rings of power

سايرون ̈ حيله گر به اونها ̈. نُه حلقه قدرت داد
Then Sauron gave to them nine rings of power.

فاضل باهوش ، حيله گر و بيرحمه
Faisal is shrewd, he's cunning, he's ruthless.

زن ها حيله گر هستن
Cherchez la femme.

اما مرگ حيله گر و مكار بود.
But Death was cunning.

، سالی سالنبرگر تو یک قهرمان هستی یا یک حیله گر ؟
Sully Sullenberger, are you a hero or a fraud?

. اين موجودات حيله گر و مکار هستن
These things are crafty.

اي حيله گر لعين
oh, hardeefuckinghar

امشب بدجوري حيله گر به نظر مياي ، رفيق
Looking foxy tonight, man.