به خدمت نظام فراخواندن
conscript
(روان شناسی) فراخواندن oor Engels
(روان شناسی) فراخواندن
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
elicit
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
گفته ميشه که براي فراخواندن مردگان استفاده ميشه.
I knew that from the first moment I saw youOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
گفتم فراخواندن هرچند من شما بیگانگان را از سرزمینهای دوردست به اینجا نخواندهام،
You have absolutely no idea what I' m going throughMIZAN MIZAN
فراخواندن یک روش مجازی خالص هرچند خطای زمان اجرا تولید میکند.
Origin and status of the Government sector programmeWikiMatrix WikiMatrix
مقصود از فراخواندن شما به این جا همین بوده است.
Now, we hear a lot of talk... about personal autonomyMIZAN MIZAN
در این مورد فراخواندن و خواند از یک پروسیجر بسیار ساده و بسیار سریع است.
Testing my wire, SamWikiMatrix WikiMatrix
ترانه با صدای فراخواندن لوپز آغاز میشود: «همه دخترایی که میدونن سکسی هستن، بیان!».
Perhaps we need to rethink our investigation from the very beginningWikiMatrix WikiMatrix
”ممکن است قدرت شفا دادن جسم او، و قدرت فراخواندن وی از وادی تاریک در من باشد.
His movies scare the crap out of meMIZAN MIZAN
افق ۲۰۲۰ با فراخواندن طرحهای پیشنهادی آزاد و رقابتی، پروژههای نوآوری و تحقیقاتی را تأمین مالی میکند.
That would be so greatWikiMatrix WikiMatrix
من از همپیمانان آمریکا میخواهم که در فراخواندن دولت ایران به داشتن عملکردی مسئولانهتر، به ما بپیوندند.
I been on the job nearly # years tootranslations.state.gov translations.state.gov
واژهٔ یونانی که در اینجا «تسلّی» ترجمه شده است به «فراخواندن کسی پیش خویش» برمیگردد.
Looks like a bomb dropped. tjw2019 jw2019
فراخواندن او به دفتر سر مددکار، آخرین جرقههای امید را در دل او خاموش کرده بود.
It' s almost too nice to go in there, you think?MIZAN MIZAN
كماندارها رو براي خدمت فراخواندن
She died, so I count that as a winOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
شهردار شیکاگو با حضور فراگیر پلیس و فراخواندن گارد ملی و ارتش برای سرکوب تظاهرات، شورشها را تشدید کرد.
Where are you keeping the boy?WikiMatrix WikiMatrix
زَکَرِیّا نبوّت خود را با فراخواندن یهودیان آغاز میکند و از قول یَهُوَه میگوید: «به سوی من بازگشت کنید.»
Radioactive elements, isotopes and compounds; radioactive residuesjw2019 jw2019
ابرچوبدستي. شنل نامرئي کننده ، براي مخفي شدن از دست دشمنان. و سنگ زندگي مجدد براي فراخواندن عزيزان از قبر.
I said, is there a fucking problem?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
به عبارت دیگر نام کوچک نامی است که دوستان، خانواده و نزدیکان برای فراخواندن آن انسان از آن استفاده میکنند.
It was really pleasingWikiMatrix WikiMatrix
با این حال، محبت شخص به کلام وی و فهم درست آن، ملاکِ خدا برای فراخواندن افراد به زندگی آسمانی نیست.
This Regulation shall enter into force on the #th day following that of its publication in the Official Journal of the European Unionjw2019 jw2019
در آن دم که به تماشای آن لاشه مشغول بودند ناگهان صدای سوتی شبیه به آنچه چوپانان برای فراخواندن گله میکشند شنیدند.
I just need you to sign hereMIZAN MIZAN
۲۹ کشیشان اعظم در خارج یا سفر کننده در خارج قدرت دارند تا بگویند آیا نیاز به فراخواندن چنین شورایی هست یا نه.
They are polite and have a familiar humor I enjoyLDS LDS
آردل؛ گماشته («آردلباشی: رئیس گماشتگان؛ فرّاشی که برای احضار افراد میفرستادند؛ فراّشی که مأمور فراخواندن و احضار سپاهیان یا متهمان و گناهکاران است).
Can you sign here, Count?WikiMatrix WikiMatrix
وقتی شلایلر از موضوع مطلع شد، به درستی حدس زد که فراخواندن بلومبرگ به برلین به معنی محکوم به شکست بودن دولتش بود.
We take over the campWikiMatrix WikiMatrix
اما در پاییز سال ۲۹ میلادی، «صاحب تاکستان» برای فراخواندن آن مردم عامی، عیسی را فرستاد تا پیرو او شوند و به اصطلاح کارگران خدا گردند.
How is ' not trying ' done?jw2019 jw2019
گرچه سابقا در کانزاس سیتی و شیکاگو و دنور برای توزیع جزوات دینی به زندانها و ندامتگاههای بزرگ رفته و ضمن فراخواندن زندانیان به پرستش خداوند،
The methods of making such reference shall be laid down by Member StatesMIZAN MIZAN
شاید فراخواندن تمام پلیس های من و زیر و رو کردن متلت و خونت و این که اینجا بنشونمت و ازت سوال جواب کنم که دارم همین کار رو هم میکنم
Forget some insult you wanted to hurl at me?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
این مسئله را او در روز پنجم ماه مه، یعنی زماین که برای فراخواندن تمام ارتش و تهیه مقدمات تسخیر دمشق و حلب، تحت نظراسماتز به سوی شمال میرفتیم، به من گفت.
Escort my daughter outsideMIZAN MIZAN
26 sinne gevind in 4 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.