(روان شناسی) فراخواندن
elicit
(نادر) فراخواندن oor Engels
(نادر) فراخواندن
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
revoke
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
گفته ميشه که براي فراخواندن مردگان استفاده ميشه.
Even the compromise on the part of Parliament simply to halve the requested reduction of two decibels down to only one decibel was viewed unfavourably by the Ministers.OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
گفتم فراخواندن هرچند من شما بیگانگان را از سرزمینهای دوردست به اینجا نخواندهام،
I should go homeMIZAN MIZAN
فراخواندن یک روش مجازی خالص هرچند خطای زمان اجرا تولید میکند.
We' re naming the chickensWikiMatrix WikiMatrix
مقصود از فراخواندن شما به این جا همین بوده است.
Just the facts.MIZAN MIZAN
در این مورد فراخواندن و خواند از یک پروسیجر بسیار ساده و بسیار سریع است.
Take the nickel and call herWikiMatrix WikiMatrix
ترانه با صدای فراخواندن لوپز آغاز میشود: «همه دخترایی که میدونن سکسی هستن، بیان!».
number of vessels modernisedWikiMatrix WikiMatrix
”ممکن است قدرت شفا دادن جسم او، و قدرت فراخواندن وی از وادی تاریک در من باشد.
Of course I saw it!MIZAN MIZAN
افق ۲۰۲۰ با فراخواندن طرحهای پیشنهادی آزاد و رقابتی، پروژههای نوآوری و تحقیقاتی را تأمین مالی میکند.
Feel the rhythm.- That' s goodWikiMatrix WikiMatrix
من از همپیمانان آمریکا میخواهم که در فراخواندن دولت ایران به داشتن عملکردی مسئولانهتر، به ما بپیوندند.
You can' t pass it bytranslations.state.gov translations.state.gov
واژهٔ یونانی که در اینجا «تسلّی» ترجمه شده است به «فراخواندن کسی پیش خویش» برمیگردد.
What have you been up to?jw2019 jw2019
فراخواندن او به دفتر سر مددکار، آخرین جرقههای امید را در دل او خاموش کرده بود.
Member States need not apply the # % threshold where, in accordance with Article #(a) of Directive #/#/EC, they apply a threshold of one-thirdMIZAN MIZAN
كماندارها رو براي خدمت فراخواندن
It' s gotta be wildOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
شهردار شیکاگو با حضور فراگیر پلیس و فراخواندن گارد ملی و ارتش برای سرکوب تظاهرات، شورشها را تشدید کرد.
A very ripe oneWikiMatrix WikiMatrix
زَکَرِیّا نبوّت خود را با فراخواندن یهودیان آغاز میکند و از قول یَهُوَه میگوید: «به سوی من بازگشت کنید.»
Supervision ofbranchesestablished in another Member Statejw2019 jw2019
ابرچوبدستي. شنل نامرئي کننده ، براي مخفي شدن از دست دشمنان. و سنگ زندگي مجدد براي فراخواندن عزيزان از قبر.
Listen, I' ve extolled about the correction. and I have an excellent idea.You should listenOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
به عبارت دیگر نام کوچک نامی است که دوستان، خانواده و نزدیکان برای فراخواندن آن انسان از آن استفاده میکنند.
Look outside your cloisterWikiMatrix WikiMatrix
با این حال، محبت شخص به کلام وی و فهم درست آن، ملاکِ خدا برای فراخواندن افراد به زندگی آسمانی نیست.
I won a bet from him.- Yeah,whatbet? He bet me that Dustin Hoffman was in Star Warsjw2019 jw2019
در آن دم که به تماشای آن لاشه مشغول بودند ناگهان صدای سوتی شبیه به آنچه چوپانان برای فراخواندن گله میکشند شنیدند.
The following is an overview of how a industrial design application is processed including approximate timelines.MIZAN MIZAN
۲۹ کشیشان اعظم در خارج یا سفر کننده در خارج قدرت دارند تا بگویند آیا نیاز به فراخواندن چنین شورایی هست یا نه.
without a babyLDS LDS
آردل؛ گماشته («آردلباشی: رئیس گماشتگان؛ فرّاشی که برای احضار افراد میفرستادند؛ فراّشی که مأمور فراخواندن و احضار سپاهیان یا متهمان و گناهکاران است).
We all come up from the big house in one truckWikiMatrix WikiMatrix
وقتی شلایلر از موضوع مطلع شد، به درستی حدس زد که فراخواندن بلومبرگ به برلین به معنی محکوم به شکست بودن دولتش بود.
In order to fully ensure the application of Regulation (EC) No #/#, a paragraph should be added in the text of the decision stating that Regulation (EC) No #/# shall apply to processing of personal data relating to the Europol StaffWikiMatrix WikiMatrix
اما در پاییز سال ۲۹ میلادی، «صاحب تاکستان» برای فراخواندن آن مردم عامی، عیسی را فرستاد تا پیرو او شوند و به اصطلاح کارگران خدا گردند.
NAME OF THE MEDICINAL PRODUCTjw2019 jw2019
گرچه سابقا در کانزاس سیتی و شیکاگو و دنور برای توزیع جزوات دینی به زندانها و ندامتگاههای بزرگ رفته و ضمن فراخواندن زندانیان به پرستش خداوند،
A# Body armour, and specially designed components therefor, other than those manufactured to military standards or specifications or to their equivalents in performanceMIZAN MIZAN
شاید فراخواندن تمام پلیس های من و زیر و رو کردن متلت و خونت و این که اینجا بنشونمت و ازت سوال جواب کنم که دارم همین کار رو هم میکنم
Went through the Academy togetherOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
این مسئله را او در روز پنجم ماه مه، یعنی زماین که برای فراخواندن تمام ارتش و تهیه مقدمات تسخیر دمشق و حلب، تحت نظراسماتز به سوی شمال میرفتیم، به من گفت.
Speaking of which?MIZAN MIZAN
26 sinne gevind in 5 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.