سنجاق کراوات
scarfpin · stickpin · tie clip
سنجاق oor Engels
سنجاق
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
pin
en
small device; small needle with no eye
خاطره فروکردن سنجاق در بازویش به ذهنش راه یافت.
The memory of the disciplinary pin crossed her mind.
brooch
پل که صندلی را جلو میکشید گفت: ما رفته بودیم سنجاق سینهی مین تا را پیدا کنیم.
We went back to look for Minta's brooch, he said, sitting down by her.
clip
و ین ستون یک سنجاق کاغذی را به بینی خود کشید.
Winston stroked his nose gently with a paper clip.
barrette
وقتي من دارم صبر مي کنم ، ممکنه که من سنجاق سر سيندي رو ازش بدزدم.
While I'm waiting, maybe I'll just fashion a shiv out of Cindy's barrette.
tache
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
سر چاپ میتواند از یک سر ستون عمودی، از هفت سنجاق یا بیشتر، تقریباً به ارتفاعیک جعبه تشکیل شده باشد.
Would you like to take some pictures with me?WikiMatrix WikiMatrix
به واسطهٔ این جریان، ما یک نقشهٔ سرمایهٔ واقعی خواهیم ساخت و به ازای هر یک از رویدادها یک سنجاق میگذاریم، این به ما اجازه میدهد تا ببینیم دقیقا چه چیزهایی داریم و این که حرکت واقعی کجا دارد رخ میدهد.
You haven' t changed a bitted2019 ted2019
پرسی با عجله خود را به سالن عمومی رساند و در حالی که سعی میکرد مدال ویژه سرپرست دانشآموزانش را به سینهاش سنجاق کند گفت:
Why can' t we see the monkeys?MIZAN MIZAN
وقتي سنجاق برداشته شد ؛... مهروموم هم شکست
It must be confirmed that further scientific knowledge in the available literature on the additive has not changed the original assessment on efficacy since the authorisation for putting into circulation of the original additiveOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
سنجاق های زنگ زده ؟
Unable to follow GodzillaOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
در یک آن با سرعتی غیرقابل تصور، قوطی سیگار، دسته چک، ساعت، زنجیر آن، سنجاق کراوات، دستمال و حتی قوطی عینکش را از او میزدند.
And you drank it to save my life?MIZAN MIZAN
شنلها با یک سنجاق سینه به شکل برگی سبز که رگبرگهایی از نقره داشت به دور گردن بسته میشد.
The programme will be implemented only after it has been published by theEuropean Commission in accordance with Regulation (EC) NoMIZAN MIZAN
اگه مانيتور فقط يه سنجاق غول پيکر باشه چي ؟
You think I do thisfor the money?!OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
1000دلار بهت ميدم اگه بگي اون سنجاق رو از کجا آوردي
I can # you anytime I want toOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
به کراوات مشکیاش سنجاق کراواتی مزین به نگین الماس زده بود
You' re a good singerMIZAN MIZAN
.سنجاق رو در بيار.
I' m insane when it comes to old-lady muggers, huh?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
رابط مینی دی آی ان خانوادهای از رابطهای چند پین (سنجاق داخل رابط) هستند که در بسیاری از موارد استفاده میشوند.
You' # explain nothingWikiMatrix WikiMatrix
این مسئله معماران را قادر میکند تا روشی را که در طراحی و ساخت فضا استفاده میکنند مورد تجدید نظر قرار داده و قوانین و روشهای اصلی را به پیش ببرند، نه این که فناوری هوشمند را به ذهنیتی که از «ساختمان» داریم سنجاق کنند و کار را سرهمبندی کنند.
I heard she was laid up in bed, so I went to take her home, butWikiMatrix WikiMatrix
جوشنی سیاه به تن کرده بود که بنـدی از نقـره داشت و شنل بلندی به رنگ سفید پاکیزه بر دوش انداخته بود که سنجاق سینهای از یاقوت سبز به یقهی آن متصل بود و از دور میدرخشید؛
In the area of public radio broadcasting, a government funding policy change in 1985 enabled the emergence of National Public Radio (NPR), funded through the Corporation for Public Broadcasting (CPB).MIZAN MIZAN
روپوش را تا زیر گلویش سنجاق زد
You want to see their faces every night?You want to be a killer?MIZAN MIZAN
کت و شلوار سفيد و همه جات به خاطر اون سنجاق خوني بود ؟
I said, " Look, I like it here, I have no intention of leavingOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
سه انگشتر با نگینهای درشت الماس، یک سنجاق زمردین، یک دستبند یاقوت، سه جفت گوشواره، و دو گردنبند، یکی از یاقوت و دیگری از مروارید.
He' s just engaging the audience.He' s riling them upMIZAN MIZAN
میکلتو " الان دیگه میتونی صدای " افتادن یه سنجاق رو هم بشنوی
You say that too muchOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
سنجاق سینه گم شده بود،
I' ve made some friends hereMIZAN MIZAN
مبارزهیی هولناک که به آن وسیله گاه با حیله، گاه با فشار، یکباره هم ناسالم و هم سبعانه، به نظام اجتماعی با ضربات سنجاق بوسیله فسق، و با ضربات چماق بوسیله جنایت حملهور میشود.
Lieutenant Collins, it would be much better for all of us if you go away at onceMIZAN MIZAN
به یاد میآورد که او در آن موقع یک لباس صورتی رنگ با نیمتنهی زنانه که شلوار کی به لبهی پایینی آن سنجاق شده بود و رکابیهای آن از روی دوشهایش گذشته بود، به تن داشت.
Guys, I saw the signMIZAN MIZAN
به لحاظ نظری در جنوب و غرب در کل هیچ مرزی وجود نداشت، با این حال هیچ ناحیهای فراتر از قطر در جنوب و سنجاق نجد در جنوب بعدتر به این نظام اداری افزودهنشد.
Did they live happily ever after?WikiMatrix WikiMatrix
سپس ستاره را بر سینهی او سنجاق کرد
he came from behind. he put this rag over my mouth and i bit his handMIZAN MIZAN
در آنجا یک سنجاق یا سیخ چوبی به اندازه معمولی از لغزیدن و گریختن آن مانع میشود.
the national authorities empowered by the Member StateMIZAN MIZAN
می خواست یه سنجاق سینه ی الماس بهم بفروشه
You know, the dam that broke.Oh, yeah? YesOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
201 sinne gevind in 3 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.