گلدان (برای نگهداری گل های بریده) oor Engels

گلدان (برای نگهداری گل های بریده)

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

vase

naamwoord

Soortgelyke frases

گلدان مزین (cache pot هم می گویند)
cachepot

گلدان یا ظرف چینی دراز و گردن باریک
potiche

گلدان
flower-pot · flowerpot · pot · urn · vase

(جعبه ای که در خارج پنجره تعبیه می شود و در آن گل می کارند) گلدان پنجره
window box

گلدان مانند
urceolate

(جعبه یا گنجانه ی تزیینی که در آن گل فرق می گذارند) گلدان (با pot دارد)
planter

جایزه (مثلا گلدان نقره که به برنده ی مسابقه می دهند)
trophy

گلدان (تزیینی)
jardiniere

در گلدان بزرگتر کاشتن
repot

voorbeelde

گلدان من کجاست ؟
Where's my vase?

دکتر دوباره دستش به گلدان گل روی میز خورد و آن را واژگون ساخت.
He knocked over the vase of flowers again.

گل سرخی از گلدان چیدم و به کمربندش زدم.
And I took a rose from a vase and fastened it in her sash.

در یک گلدان گل کاری میکرد، فلوت مینواخت، شعر میساخت.
he cultivated a pot of flowers, played on the flute, made verses

حتی اگر گلدان میز شما نمیافتاد من باز هم از شما را میکردم.
Even if you had not knocked over that vase I should have asked you.

مردي نيزه دار ، يک پرنده و يک ماهي يک وري را در يک گلدان به تله انداخته.
" A man with a spear trapped a bird and a sideways fish in a vase.

قرار نبود يک گلدان باشه
it wasnt supposed to be a vase

اگر گلدان سیاه را بردارید٬ شکل بالایی میشود.
Now, if you could pick up the black vase, it would look like the figure on top.

چه ، گلدان گیاه شما ؟
What do you mean, potted plant?

بعد از بازگشت از کلیسا مادربزرگم از طبقهٔ بالا گلدان گلی را به طرف پدرم انداخت.
On returning home from that Mass, my grandmother threw a flowerpot at Father from an upper story of our house.

کدوم گلدان ؟
What vase?

و آن گلدان بلند رز صورتی،
and the tall vase of red roses

آقای گولد نگاه نافذ و سنگینش را به آن گلدان ترک خورده مرمر دوخته بود،
Mr.Gould was contemplating with a penetrating and motionless stare the cracked marble urn

گلدان ۴ شامل تیمهای رده ۸-۷.
Pot 4 contained the teams ranked 7–8.

توي گلدان چيه ؟
What's in the vase?

گلدان روی میز است.
The vase is on the table.

گلدان بلند و بزرگی میخواهم که این شاخههای یاس را در آن بگذارم.
'Frith, where can I find a tall vase for these?

تا بالاخره توانست آن را در گلدان بگذارد
trying to squash a particularly fat one into a pot.

باید تا روز جمعه دویست گلدان در اینجا حاضر باشد.
I must have two hundred pots here on Friday.

خوشبختانه آن گلدان سنگین تنها بر شانهٔ او اصابت کرد.
The heavy missile struck him on the shoulder, just missing his head.

بعد گلدان بزرگ و زیبای مرمر را که تقریباً پر از آب کرده بودند برای من آوردند
Then the alabaster vase was brought for me, already filled with water

و من حالا قصد دارم آن را توی گلدان کنار تختخوابش بگذارم ،
and now I mean to put it in my vase here,

هي پادشاه گلدان ها
Hey pot King!

گلدان ۳ شامل تیمهای رده ۵-۶.
Pot 3 contained the teams ranked 5–6.

و گلدان مرمر را روی آن قرار دهید.
and I will put the lilac there?'