زباله دانی
Definisie in die woordeboek Persies

زباله دانی

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
این رودخانه است، که بعنوان زباله دانی استفاده میشد.ted2019 ted2019
از ماشینم پیاده شدم، و دوتا بچه ازپشت زباله دانی بیرون دویدند و سراسیمه دست تکون دادند.ted2019 ted2019
آن فضاهای شهری متروک بسرعت تبدیل به جای پارک غیرقانونی یا زباله دانی شدند.ted2019 ted2019
وقتی که پسر نویل تو یک زباله دانی پیدا شد با دوتا گلوله داخلش گونزالس مظنون اصلي بودOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
خب من هم فکر نميکردم واقعا از من بخواد که يک موکت خوني رو از زباله داني در بيارمOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
شاید با ماشین سازمان حمل و نقل تصادف کرده بود و در زباله دانی یا جایی دیگر دفنش کرده بودند.MIZAN MIZAN
بعد، وقتی یک روز صبح داشتم با سگم می دویدم، مرا بجایی کشانید که فکر می کردم زباله دانی غیر قانونی دیگری است.ted2019 ted2019
باندی با آرامش توضیح داد که ماسک اسکی برای اسکی است، دستبند را در زباله دانی پیدا کرده، و بقیه اشیا هم اقلام عادی خانگی هستند.WikiMatrix WikiMatrix
چالشهای محیطی به همان سه گروه تقسیم می شوند، و اکثر آنچه به آن فکر می کنیم مشکلات محلی محیطی هستند: آلودگی هوا، آلودگی آب، زباله دانی های خطرناک.ted2019 ted2019
داستان فیلم دربارهٔ یک سرخپوست آمریکایی به نام «رافائل» است که با همسر و دو فرزندش در بین گروهی از مردم در جایی دور از شهر و نزدیکی زباله دانی زندگی میکند و برای امرار معاش هر چیزی که بتواند میفروشد.WikiMatrix WikiMatrix
آنها مثل موشهای زباله دانی اطلاعات را از طریق استراق سمع، گوش کردن به مکالمات تلفنی و خواندن نامههای روی میز خانم مدیر جمع آوری و با احتیاط کامل، به گوشه و کنار زندان میفرستادند و بین زندانیان سر شناس و مهم تقسیم میکردند.MIZAN MIZAN
16 sinne gevind in 5 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.

Beskikbare vertalings

en
Engels