(بیشتر در انگلیس) آسیایی oor Engels

(بیشتر در انگلیس) آسیایی

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

asiatic

Soortgelyke frases

یام تلخ آسیایی
Dioscorea hispida · asiatic bitter yam

یوزپلنگ آسیایی
Asiatic Cheetah

(زبانشناسی) مصری کهن (از زبان های افریقا -آسیایی)
egyptian

(کسی که یکی از والدینش اروپایی و دیگری آسیایی به ویژه از خاور دور باشد)آسیایی - اروپایی
eurasian

(جانور شناسی) سهره ی طلایی (به ویژه پرنده ی آوازه خوان آسیایی و اروپایی : Carduelis carduelis و نوع آمریکایی آن : Carduelis tristis)
goldfinch

چکاوک پنجهکوتاه آسیایی
Asian Short-toed Lark

زبان بربری (از ریشه ی آسیایی -افریقایی)
berber

استرالیایی و آسیایی
Austro-Asiatic

پنیر آسیایی
paneer

voorbeelde

، این جای مرموز. توسط آسیایی های روانی سرمایه گذاری شده
The secret place was created with an enormous fund from warped minded nobles from around the world.

تا حالا توجه کرديد که جفتتون اسيايي هستيد؟
you guys ever notice how you're both asian?

بین سالهای ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۴ او دبیر افتخاری انجمن سلطنتی آسیایی لندن شد.
Between 1962 and 1964 he was Honorary Secretary of the Royal Asiatic Society of London.

شاهدان یَهُوَه در یکی از کشورهای آسیایی چگونه نشان دادند که بر لزوم جلسات مسیحی واقفند؟
How have God’s people in one Asian land manifested appreciation for Christian meetings?

پسربچه کک مکی... یه آسیایی چاق با اکستنشن مو ، میمون شیطانی
Boy with freckles, fat Asian with hair extensions, evil monkey.

میزان آلودگی به ویروس این بیماری در برخی از کشورهای آفریقایی و آسیایی بالا است.
The total number of people with this infection is higher in some countries in Africa and Asia.

این دین شرقی در هند و چین است و کشورهای آسیایی همسایه
It's Eastern religion in India and China and neighboring Asian countries.

میدونی ، مثل فیلمهای گانگستری آسیایی ؟
You know, like the Asian gangster movies?

۱۸ پَت مبشّری در بریتانیا با خانمی آسیایی کتاب مقدّس را مطالعه کرد.
18 Pat, a publisher in Britain, began to study the Bible with a woman who was a refugee from an Asian country.

در هر صورت سوشي ، من آسيايي ام ، رفقا.
Sushi all the way, I'm Asian, dudes.

این در عمق همه تعلیمات مذهبی آسیایی نهفته است.به یین و یانگ فکر کنید.
Think about yin and yang.

وسیلهای است برای شمارش که در قدیم در کشورهای آسیایی از آن استفاده میکردند.
One of those things Orientals use to count

آره ، يه پسر آسيايي ، اين قدّي ، توي دانشگاه نديدين ؟
Yeah, Asian kid, yea high, at a university.

شبیه زیربغل مردای آسیایی شده
Looks like Asian men

در برابر آسيايي هاي بيشمار در برابر تمام نابرابريها
against asian endless hordes, against all odds

آسیایی بود که جوانان را پیر میکرد.
was the mill that grinds young people old;

همجنسگراهای آسیایی خوبی هم داره
No slouch in the Asian department, either.

ما اينجا تو باغ وحش " اودابون " ؛ دوتا فيل داريم که هردو آسيايي و ماده هستن.
We have two elephants here in the Audobon Zoo both Asian females.

داستان اونجوري نيست که آدمايي مثل من معمولا به دختراي آسيايي جذب ميشن
It's not that guys like me are generally attracted to Asian girls.

آیلنبرگ همچنین یک مجموعه دار برجسته از هنر آسیایی بود.
Eilenberg was also a prominent collector of Asian art.

آسيايي ، قد 180 ، موهاي تيغ تيغي.
Asian dude, 5'8 ", spiky hair.

میخواستم درها را به روی آمریکاییهای آسیایی و لاتین تبار بازکنم
I wanted to open those gates for Latinas and for Asian Americans.

الهه آسيايي ، هموني که ميخونه و ميرقصه عين برق روانه
Asian goddess who sings and dances like liquid electricity

پیمان متحد اروپایی-آسیایی با اروپای آزاد شده چین را به یک ابرقدرت در سطح جهانی تبدیل میکند.
African countries partnering with China today are signing with a future world superpower.

آسیایی».
Asymmetry".