(بیشتر در انگلیس) پیام رسان oor Engels

(بیشتر در انگلیس) پیام رسان

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

express

adjective verb noun adverb

Soortgelyke frases

(نادر) پیام رسان
mercury

پیام رسان (امروزه بیشتر می گویند: copy aide)
copy boy

(اسطوره ی روم) مرکوری (پیام رسان خدایان که یونانیان به او Hermes می گفتند)
mercury

(امریکا) ماهواره ی پیام رسان (5
telstar

(سفارتخانه ها و امور دیپلماتیک) پیام رسان
courier

کبوتر پیام رسان
homing pigeon

پیام رسان
dispatcher · envoy · forerunner · internuncio · messenger · peon · postilion · runner

(امریکا - مخفف : Maritime satellite) ماهواره ی دریایی (رسان گر پیام میان کشتی ها و بندرها)
marisat

voorbeelde

مرکوري ( پيام رسان خدايان يونان ) روبرا برگردوندن هرکول.بفرستيد
Send Mercury to bring back Hercules.

پیام‌رسان فوریName
Instant Messenger

سيستم پيام رسان اضطراري فعال شده است
The emergency alert system has been activated.

ولي ويليامز فقط پيام رسان رايکن ـه
But Williams is only the message boy for Riken.

پیام‌رسان فوریName
An Instant Messenger

من دختر پيام رسان تو نيستم.
I am not your errand girl.

این یک پیام رسان بیولوژیک کلیدی مهره داران است که نقش مهمی در فرآیندهای بیولوژیکی ایفا میکند.
It is a key vertebrate biological messenger, playing a role in a variety of biological processes.

پس چرا آتشهای پیام رسان را دیشب روشن کردید؟
'But why were the beacons lit last night?'

. پیام رسان شیطانِ
The devil's messenger.

اولین زن یه پیام رسان بود
The first woman was a messenger.

PRIVACاگه تو پيام رسان بخارست هستي بايد دسترسي براي ديدن و تاييد اطلاعات تکميل شده رو داشته باشي.نه ؟
If you're the messenger to Bucharest, you must have PRIVAC clearance to see the finished intel, yes?

یه هدیه که یه پیام رسان با دعوت به ملاقات آورده
A gift brought by a messenger with an invitation to meet.

خواست من را انجام دادی؟-من یک پیام رسان فرستادم
did you do my bidding? i sent a messenger

هودونگ یک پیام رسان را فرستاد و از شاهدخت ناکارانگ پرسید برای نابود کردن درام و اولیپانت.
Hodong send a messenger and ask Princess of Nakrang to destroy the drum and Oliphant.

اون یکی پیام رسان کجاست ؟
Where's the other Messenger?

اون یه پیام رسان ـه
He's a Messenger.

پیام‌رسان فوری امکان گپ دو طرفه بین افراد و گروهها را می‌دهد. Comment
The instant messenger allows two-way chat between individuals and groups

و یک پیام رسان به شهر سلطنتی بفرستید
to the imperial city

به پیام رسان شلیک نکن
Don't shoot the messenger.

ما هیچ نشونه ی از یک پیام رسان ندیدیم
We haven't even seen any sign of a Messenger.

پیام رسان سی دقیقه بعد برگشت.
The messenger returned thirty minutes later.

در ازمایشگاه خلوت، نشانگر پیام رسان روی نقشه ناگهان خاموش شد.
In an isolated laboratory room, the signal marker on a map suddenly disappeared.'

پیام‌رسان فوری با یک واسط D-BusName
Instant Messenger with a D-Bus interface

نمیتونم صبر کنم تا بهش بگم که چطوری پیام رسان هاتون رو کشتم
I can't wait to tell him about how I've been taking out your Messengers.

. خرس يه پيام رسان به دنيايِ ماوراء الطبيعه هستش "
" The bear is a messenger to the supernatural world.