(پوکر و برخی قمارهای دیگر) بانک oor Engels

(پوکر و برخی قمارهای دیگر) بانک

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

kitty

naamwoord

Soortgelyke frases

بانک جهانی (International Bank of Reconstruction and Development هم می گویند)
World Bank

نرخ بانک
bank rate

(بانکداری) مبالغ مبادله شده بین بانک ها
clearing

بانک طرف معامله
correspondent bank

(از حساب بانک) اضافه برداشت کردن
overdraw

حق العمل بانک
bank charges

(در بانک ها و شرکت ها وغیره) تحویل دار
cashier

برات بانک
bank paper · bankbill

(بانک - بازرگانی) ته چک
counterfoil

voorbeelde

تا آخرین پنی پول بانک را باید بگیرم.
I shall want every farthing we have in the bank.

خب نگفتند که میخوان بانک بزنند
Well, they didn't mention they was robbing the bank.

روز آرام آرام خود و او را از پای به درآورد، تا درهای بانک عاقبت بسته شد.
It wore itself out, and wore him out with it, until the Bank closed.

در سال ۲۰۱۰ او برای بار دوم به ریاست بانک مرکزی اسرائیل انتخاب شد.
In June 2013 he was nominated to be the Governor of the Bank of Israel for a second time.

تقریبا سیصد دلار پول در بانک داشت و میتوانست کمی استراحت کند.
He had nearly three hundred dollars in the bank, and might have considered himself entitled to a vacation;

... مي تونين بهشون بگين که شما صاحب دومين بانک بزرگ آمستردام هستين
Perhaps if you told him I ran the second-largest banking house in Amsterdam.

ولی راجع به بانک هم و چیزی بلد نیستی .
But you know less about banking and it's much harder!

ميخوام فردا صبح کاکس را در بانک ملاقات کنم
im gonna meet cox at the bank in the morning

داره ميره داخل بانک شخصي " سوئينز برگ ".
She's heading into the Swinsburg-Graigg private bank.

ری بین بانک برآورد: پاول اینهارو مطالعه کرده!
Went straight to them! Rybin said, winking to Pavel.

در ۱۹۳۲، بانک فرانسه از ایالات متحده خواست تا داراییهایشان را از دلار به طلا تبدیل کنند.
In 1932, the Bank of France asked the United States to convert their holdings from dollars into gold.

به بانک
To the bank.

اریک دان از زندان اومده بیرون و دوباره بانک می زنه
Eric Dunn's out of prison and robbing banks again.

، منو احمق جلوه ميدن و اين بانک رو نابود ميکنن
Make a fool of me, and they will ruin this bank.

آقای نواک در بانک اطلاعات اینترنتی فیلمها (IMDb) آقای نواک در تیوی.کام
Mr. Novak on IMDb Mr. Novak at TV.com Mr. Novak an Acclaimed Television Series

کانتابای از بانک وام نمیخواست.
Kantabai was not asking any loan from the bank.

به محض اینکه چکهای بانک را از کنت گرفت خیال کرد که شاید حادثه بر آنها وارد آید
in case of any accident happening to his bank notes

و پیگیری مطالبات بانک از سر وظایفه ، نه احساسات
Its well-being is a matter of arithmetic, not sentiment.

در همین موقع یورگیس و آنا هم حسابی در بانک باز کردند.
About this time Jurgis and Ona also began a bank account.

آنها از طرف بانک یا کمپانی مسئولیتی نمیپذیرفتند
These last would take no responsibility for the banks or the companies

بانک اجازه تمديد بيشتر رو نميده.
The bank is not going to approve any further extensions.

یعنی میخوای بگی که رئیس جمهور سابق آلبانیا اون داخله داره بانک میزنه ؟
You're telling me the former president of Albania is in there robbing a bank?

سپتامبر à لا بانک.
Sept à la banque.

دقیقا مثل همین که همیشه به صف کوتاه تو بانک میرسم.
Just like I always end up on the shortest line at the bank.

بگير ، من صدها دلار ميتونم از اين بانک بگيرم ، خب وضع من خوبه
go ahead. take it. i got like hundreds of dollars in the bank, so im good