(در) کمتر از oor Engels

(در) کمتر از

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

within

adverb adposition

Soortgelyke frases

کمتر از سیزده
subteen

(باحرارت دادن به میزان کمتر از نقطه ی گداز) به صورت پودر یا کلکس در آوردن
calcine

کمتر از واقع گزارش دادن
underreport

(اسکاتلند) واحد سنجش آبگونه ها که کمی از یک pint کمتر است
mutchkin

اشتباه لفظی یا قلمی (حاکی از تحصیلات کم)
illiteracy

(کسانی که بیکار یا نیمه کارند و یا مزدشان از حداقل هزینه زندگی کمتر است) نیمه بیکار
subemployed

گروهی از اقلام که میتوان آنها را با قیمت ویژهای کمتر از جمع تک تک آنها فروخت، دسته
Bundle

دارای نفرات (یا خدمه یا کارگر یا کارمند) کمتر از میزان لازم
undermanned

(محلی که زندانیان و غیره را پس از آزادی در آن منزل می دهند تا کم کم به اجتماع و آزادی خوبگیرند) بازگردان گاه
halfway house

voorbeelde

خوب ، الان دارم متري کمتر از يه دلار اجاره ش ميدم.
Well, now I'm leasing it for under a dollar a square foot.

محال است که برای خرج جیب کمتر از دو هزار فرانک درنظربگیریم.
it is impossible to allow less than two thousand francs for pocket money.

يوركتاون در كمتر از 72 ساعت ديگه
The Yorktown will be at sea in less than 72 hours.

این میزان معمولاً کمتر از حداکثر برد نهائی آن سلاح میباشد.
This strength is usually considerably lower than the final ultimate strength of a material.

او تماس های خیلی ملایم به اندازۀ کمتر از یک گرم را حس می کند.
He feels light touch down to one gram of force.

اما بدبختانه، این گزارش سوم کمتر از گزارشهای پیشین او خوانده شد.
But unfortunately, this third report was much less read than Beveridge's earlier work.

کمتر از اين هم انتظار ندارم
I would expect nothing less.

در پاریس، حومه سن مارسو ، کمتر از حومه سنت آنتوان زمزمه و هیاهو نداشت ،
In Paris, the Faubourg Saint Marceau kept up an equal buzzing with the Faubourg Saint Antoine

احتمال بسیار قوی اما کمتر از ۱۰۰ درصد.
Very high probability but short of 100%.

تکرار ميکنم ، شما کمتر از 90 دقيقه وقت داريد که به داخل خانه ها بياييد
I repeat, you have less than 90 minutes to get indoors.

مگر اینکه خرید کمتر از ده درصد سهام کلی شرکت باشد
unless the purchase is less than 10 per cent of the company's stock

کمتر از اون چیزی که تو فکر میکنی
Fewer than you'd think.

و شما كمتر از # سال داريد
so youre down to # and change

هر چي کمتر از من عکس باشه بهتره
Fewer pictures out there of me, the better.

به کمتر از سی هزار فرانک
with less than thirty thousand francs

اما کمتر از زنايي که آغوششون هميشه بازه هم نيستي
A lesser woman wouldn't have opened the door.

این یعنی به طور میانگین در مجموع ۶ گردش، کمتر از یکبار در هر دور می گردد.
This means that it is rotated less than once per round, on average, for a total of 6 rotations.

اینجا ازدحام کمتر از آن پایین بود.
Here there was something less of crowd than below;

در مدت کمتر از # ثانيه ببينيد
for a period of not longer than # seconds

كمتر از يك هفته به مسابقه مونده
the race has not left him giracl than a week

اگه يک دلار بهش ميدادي ، در کمتر از دو روز تبديلش ميکرد به پنج دلار
If he was given one dollar, in less than a fortnight, he would have turned it into five.

این آنچه که آنها را " بررسی مخلوط " و کمتر از 3 ، 000 نسخه فروخته است.
It got what they call " mixed reviews " and sold fewer than 3,000 copies.

و امروزه، ما هزار نفریم، و هنوز کمتر از صد نفرمان مدرک علوم کامپیوتر یا مهندسی دارند.
And today, we're a thousand people, yet still less than a hundred have degrees in computer science or engineering.

نيکول هم کمتر از تورنادو دزد نيست چون قلب منو دزديده
nicole is no less a thief than ll tornado because she has stolen this

طبق برآورد ما هزینهی انجام چنین کاری در آن جا کمتر از یک میلیون دلار است.
Well it turns out that the cost to do that there would be less than a million dollars.