بسیار شکل oor Engels

بسیار شکل

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

polymerous

adjektief

polymorphic

adjektief

Soortgelyke frases

شکل بسیار خط
polygram

(دستگاه نگارش شکل ها و حروف بسیار ریز) ریزنگار
micrograph

voorbeelde

زن بیوه هوش لو مبتلا به تنگ نفس و بسیار بد شکل بود و خاطرات روسنایی داشت.
The Widow Hucheloup was breathless and misshapen and given to rustic recollections.

فازهای تعادلی با سرعت آهسته خنک کردن شکل میگیرند که زمان کافی برای نفوذ دارند، در حالی که مارتنزیت معمولاً با نرخ خنک کردن بسیار بالا شکل میگیرد.
Equilibrium phases form by slow cooling rates that allow sufficient time for diffusion, whereas martensite is usually formed by very high cooling rates.

آهن ربائیست بسیار عظیم که شکل آن مانند دوک نساجی است.
is a loadstone of a prodigious size, in shape resembling a weaver's shuttle.

بچه ها شما همه تلاشتون رو کرديد و به شکل بسيار بدجوري شکست خورديد
Kids, you tried your best, and you failed miserably.

و ما به شکل بسیار بدی این دیدگاه ساده گرایانه رو داریم.
And so we have this terribly simplistic idea.

به نظر میرسد شما در شکل بسیار خوب است.
You seem to be in pretty good shape.

آن چیز به شکل بسیار عجیبی است.
is very oddly shaped.

و اگر بگذاریم رسانهی اجتماعی این کار رو بکنه، میتونه شکل بسیار قدرتمندی از عدالت را اشاعه بده.
And if we allow social media to deliver that, then it can deliver a very powerful form of justice, indeed.

اسکیتبردینگ در طی سالها توسط بسیار از اسکیتبازان شکل گرفته و تحت تأثیر قرار گرفتهاست.
Skateboarding has been shaped and influenced by many skateboarders throughout the years.

من در طول ۱۰ سال روابط بسیار زیادی را شکل دادهام.
I have built up many relationships over 10 years.

بلکه شکل بسیار سریعتری از اقدام را در این زمانه عکسالعمل آنی فراهم میآورند.
They offer a much more immediate form of action in our era of instant feedback.

شاید سما اون چیز را در این جهان خلق کردید به شکل بسیار شگفت انگیزی
and maybe youve created things to this point

و به همین دلیل، بهبودی شکل بسیار بسیار مشکله.
And for that reason, it's very, very hard to recover from.

آیا اون دوربینها میتونن شکل بسیار طبیعی بازی یک کودک رو وقتی داره ادای حیوانات رو درمیاره ضبط کنن؟"
Could those cameras capture a very natural kid play pattern -- pretending to be animals?"

یکی از چیزها در باره کار کردن با نَنواسکیل- مقیاسهای بسیار کوچک، این است که آنها شکل و رفتار بسیار متفاوتی دارد.
One of the things about working at the nanoscale is things look and act very differently.

اگر آن ایده را بپذیریم، میتوانیم از غذا بعنوان یک ابزار بسیار توانمند برای شکل دادن دنیایی بهتر استفاده کنیم.
But if we take that idea, we can use food as a really powerful tool to shape the world better.

در زبان آرامی، ماری شکل بسیار محترمانهٔ خطاب مؤدبانه بود که معنایی فراتر از معلم داشت و بیشتر مشابه ربی بود.
In everyday Aramaic, Mari was a very respectful form of polite address, well above "Teacher" and similar to Rabbi.

اما در اونموقع ، از یک خاندان جین میامدم، و جینیسم مذهبی که به شکل بسیار افراطى اعتقاد به عدم خشونت دارد.
But at the same time, I come from a Jain family, and Jainism is a religion that espouses a very extreme form of nonviolence.

با استفاده از روشهای انکسار اشعه ایکس، متعاقباً اینطور مشخص شده بود که وقتی با سانتریفیوژ از تعلیق آب رقیق فشرده میشد، این ذرات ویروسی اغلب خودشان را به آرایههای بسیار منظم شکل میدادند.
Using X-ray diffraction methods, it was subsequently determined that when concentrated by centrifuging from dilute water suspensions, these virus particles often organized themselves into highly ordered arrays.

اندیشهای که پس از این گفتگو به مغزش خطور کرد این بود که توانسته بود عقایدش را بسیار خوب به شکل عبارت درآورد،
And his next thought was that he had been phrasing his ideas very well,

و سرمایهای جز به شکل ابزارهای بسیار ابتدایی موجود نیست ،
and that capital does not so far exist except in the form of the most primitive tools.

و دیدگاه مردم ما روی مفهوم بسیار رمانتیکی از فردیت شکل گرفته است.
And our nation's really founded on a very romantic concept of individualism.

امروزه، پیران مسیحی نیز به همین شکل نقشی بسیار مهم دارند.
Christian elders fulfill a comparably vital function today.

و به این شکل «گناهان بسیار [فرد گناهکار] را پوشانیده است.»
The individual helping the sinner in this way will also “cover a multitude of [that one’s] sins.”

خب، اگر بتونید یک استخوان یک بچه دایناسور را ببرید، درونش مانند شکل A بسیار اسفنجیست.
So if you cut open a little dinosaur, it's very spongy inside, like A.