ضمانت کردن، تصدیق کردن
avouch
تصدیق کردن oor Engels
تصدیق کردن
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
accept
دروتیداستان خود را برایش تعریف کرده و او آن را با جملههای جوانمردانهای مثل البته عزیزم، البته تصدیق کرده بود
She had given him her version of the story, and he had accepted it with a chivalrous Of course, m'dear, of course!
acknowledge
ما که با نهایت سادگی ضعف بشریت را تصدیق کرده
Did we not love mankind, so meekly acknowledging their feebleness
acknowledging
ما که با نهایت سادگی ضعف بشریت را تصدیق کرده
Did we not love mankind, so meekly acknowledging their feebleness
En 17 vertalings meer. Besonderhede is ter wille van die beknoptheid verborge
ackuowledge · allow · attest · avouch · certify · concede · concur · confirm · grant · indorsation · own · recognize · recognizing · sanction · seal · verify · vouch
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
خب ، بوسيله تصديق کردن اينکه دوپ خيلي خوبه
Maybe bodyguards, but they look like mercs to meOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
چشمکی به علامت تصدیق کردن زد:
Of course I was thereMIZAN MIZAN
و ما # کشور آماده براي تصديق داريم که رسما تصديق کردن
There' s a weak shower sprayTEP TEP
فکر را در ناپیدایی چهره دیدن، وفاداری موجودی را در خوف دنیا تصدیق کردن،
Is it about birth and aging until functioning stops?MIZAN MIZAN
حام چند بار سر را به نشانة تصدیق کردن به سوی من تکان داد، گویی او هم میخواهد همین را بگوید.
That attitude will get you deadMIZAN MIZAN
برای مثال، یک دفتر اسناد رسمی به عنوان طرف سوم قابل اعتماد جهت اعتبار دادن و تصدیق کردن امضاها در مستندات، عمل میکند.
I thought Tanto was dead, for chrissakeWikiMatrix WikiMatrix
اول اینکه باید درستی گزارشات رو تصدیق می کردن که چند روزی طول کشید.
Not for ricky clark.Too law and order?MIZAN MIZAN
خب، برای من" ممنون از خدماتت" یعنی، یعنی تصدیق کردن ماجرای ما، از ما می پرسد که هستیم، درک قدرتی که خیلی از کسانی که با آنها خدمت کردیم دارند، و اینکه آن خدمت معانی زیادی دارد.
She let me have itted2019 ted2019
گروه ابتکار سوسیالیستی ملی (National Socialist Initiative) یک گروه جناح راستی، ادعا دارد که امتناع پلیس از تصدیق کردن نقل بوریسنکو درواقع بخش کوچکی از یک روند عظیمتری در پنهان کردن جنایتهای قفقازیهای شمالی بر ضد روسها است.
ADAMA:So what' s your plan here?gv2019 gv2019
بیانیهای که در آن از واژگان «متاسف/متاثر» استفاده شود ولی مسئولیتی برای خطای روی داده را بیان نکند میتواند معنی ابراز پشیمانی را داشته باشد لیکن از اینچنین بیانیهای میتوان برای استنباط و استخراج عذرخواهی بدون تصدیق کردن خطای صورت گرفته استفاده نمود.
Financial management system to be reviewed (with alterations being made to the current financialcircuits), to standardise the financial management of the College’s various activities and make it more effectiveWikiMatrix WikiMatrix
بانو گامیج سری به علامت تصدیق و اطاعت کردن تکان داد.
He' s a nephew of Soraia' s... her boyfriend' sMIZAN MIZAN
۲۱ براحتی میتوان تصدیق کرد که تأدیب کردن و تأدیب شدن، هیچکدام خوشایند نیستند.
Remain united; forget your quarrels; cultivate friendshipjw2019 jw2019
اونا بين تصديق خدا و رد کردن خدا انتخاب ميکنن
The methods of making such reference shall be laid down by Member StatesTEP TEP
برای تعویض کردن سرور قدیمی تصدیق، یک سرور مبتنی بر LDAP در Network Associates به وسیلهٔ Randy Harmon و Len Sassaman به نام PGP Keyserver 7.0 مجدداً طراحی شد.
Mornin ', HarveWikiMatrix WikiMatrix
اگر چنین است حتماً تصدیق میکنید که در دنیای امروز مهربان بودن و مهربانی کردن کار آسانی نیست.
Could I free my hands, please?jw2019 jw2019
و من تصديق مىكنم كه زمان بررسى كردن صندوق جهانى نوآورى فرا رسيده است تا اين كارآفرينها را از گرداگرد جهان پيدا كند كسانى كه واقعاً صاحب نوآورىهاى هستند كه نه فقط براى كشور خودشان است، بلكه مىتوانيم همچنين از آنها در جهانى توسعه يافته استفاده كنيم.
And I said to him, " There are two of youted2019 ted2019
هدفم اختیار کردن یک همدم مـطرب بـوده است ضـمن تصدیق محاسن خانواده شما، اگر رفتار من به نحوی از انحا قابل ملامت بوده همین جا استدعا میکنم مرا عفو بفرمایید.
and youre willing to cut out your heart and bind yourself to the dutchmanMIZAN MIZAN
در گذشته، در سال ۱۸۷۸، اسقف بزرگ کاتولیک رومی، جان هنری نیومن چنین نوشت: «سپس با اطمینان به قدرت مسیحیت برای مقاومت با فساد از طرف شریر، و حتی تبدیل وسایل و کارهای مربوط به پرستش دیو به بهرهبرداری انجیلی، . . . حکمرانان کلیسا از زمانهای پیشین آماده شده بودند تا فرصتی برای پذیرفتن، تقلید کردن، یا تصدیق آیینها و رسوم موجود در عوام و همچنین فلسفهٔ طبقهٔ تحصیل کرده، به وجود آید.»
You think them small?jw2019 jw2019
علاوه بر این، سیستم، برنامه، تابع و کنترلهای دسترسی به داده، همراه با شناسایی کاربر مرتبط، تصدیق و توابع مدیریتی حقوق، همواره برای محدود کردن و در برخی موارد پیگیری فعالیتهای مدیران و کاربران مجاز مهم است.
Negatives; intermediate positivesWikiMatrix WikiMatrix
(سام هریسون) : خوب، من تصور می کنم شما با تصدیق اینکه ما به این سمت در حال حرکتیم که با درک کردن خودمان در سطوحی از مغز ، در برخی از جزییات مهم، سپس شما باید تصدیق کنید که ما قصد داریم همه کیفیت های مثبت و منفی خودمان را با جزییات بیشتر درک کنیم.
Appropriate provisions must be laid down to take account of the particular safety conditions in very long tunnelsted2019 ted2019
این آقا میگفت تو تصدیق میکنی که دو تا کلاه حصیری داشتی یکی همونی که روی آب دریاچه پیدا کردن و یکی که بعدا سرت بود.
NARRATOR:Previously on Battlestar GalacticaMIZAN MIZAN
سلمانی به قیچی کردن موهای کلاید ادامه داد، و کلاید که همچنان با مسئله خود روبهرو بود، درستی حرف سلمانی را در دل تصدیق کرد.
We have also managed to centralise, through the European Commission, the control inherent in the terms, approval and authorisation on the part of the operators who will supervise legal timber evaluation systems and approve timber products.MIZAN MIZAN
(رومیان ۳:۲۳) حتی پولس رسول تصدیق کرد: «میدانم که در من یعنی در جسدم هیچ نیکوئی ساکن نیست زیرا که اراده در من حاضر است امّا صورتِ نیکو کردن نی.
No importa estando tan cercajw2019 jw2019
حالا،قبل از اینکه متّهم به پیشنهاد کردن برای طرفداری از برنامه های گران بهای خدمات اجتماعی دنیا یا تصدیق وسعت دادن به حرفۀ گدائی بشوم، من به شما اطمینان می دهم که احترام من به اصول صنعت، صرفه جوئی، اتّکا، و بلند پروازی به محکمی هر مرد و زنی زنده می باشد.
In fact, five of the eight case study companies mentioned competitive advantage as the biggest benefit of the program.LDS LDS
۱۶ پولس رسول چنانکه در نامهٔ خود به رومیان تصدیق کرده است، گرفتار مصیبتها و آزمایشات خود بود: «میدانم که در من یعنی در جسدم هیچ نیکوئی ساکن نیست زیرا که اراده در من حاضر است امّا صورتِ نیکو کردن نی.
It' s not like she have addictionaryjw2019 jw2019
26 sinne gevind in 7 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.