به اشتباه انداختن oor Portugees

به اشتباه انداختن

Vertalings in die woordeboek Persies - Portugees

enganar

werkwoord

induzir ao erro

werkwoord

voorbeelde

توانايي بدست آوردن احترام آدمها ، از طريق به اشتباه انداختنِ اونا در تشخيص ترس از عشق شون.
A capacidade para ganhar o respeito das pessoas, fazendo-as confundir o seu medo, por amor.

( متّیٰ ۷:۶؛ ۲۱:۲۳-۲۷؛ یوحنّا ۷:۳-۱۰) کتاب مقدّس اشاره میکند که راحاب به دلیل ‹اَعمالش عادل شمرده شد،› و بیشک یکی از اَعمال نیک او به اشتباه انداختن فرستادگان پادشاه بود. — یعقوب ۲:۲۴-۲۶.
(Mateus 7:6; 21:23-27; João 7:3-10) Na realidade, Raabe foi “declarada justa pelas obras”, incluindo o ato de enganar os emissários do rei. — Tiago 2:24-26.

الحاقی بیشتر کلمه به معنی " نظر اجمالی انداختن، مرور کردن،" اشتباه در نظر گرفته می شود، اما مجموع نتیجۀ آراء ما نشان می دهد که دارد چیزی موردقبول تری می شود.
"A posterior extensão da palavra significando 'olhar de relance', 'folhear' "foi habitualmente considerada um erro, "mas as nossas sondagens indicam que está a tornar-se "muito mais aceitável.