حیاط خلوت oor Engels

حیاط خلوت

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

backyard

naamwoord

land at the back of a house

در حیاط خلوت خانواده طاهری روی صندلیهای سفری نشسته بودیم و ماهی قزلآلا کباب میکردیم و دوغ میخوردیم.
We were sitting on picnic chairs in the Taheris' backyard, grilling trout and sipping yogurt dogh.

dooryard

naamwoord

patio

naamwoord

دعوت کرد تا به دنبالش به ایوان حیاط خلوت بروند، جایی که خنکتر بود.
And she invited him to the terrace in the patio, where it was cooler.

yard

verb noun

لهوین بعد از تماشای اتاق به حیاط خلوت رفت.
After looking round the parlor, Levin went out in the back yard.

Soortgelyke frases

حیاط خلوت (back yard هم می نویسند)
backyard

voorbeelde

يه خونه با حياط خلوت بزرگ
One with a big backyard.

با در نظر گرفتن اينكه دختر # ساله شان در استخر حياط خلوت غرق شده
considering their #yearold daughter drowned in the backyard pond

يه چيزي توي اون حياط خلوت هست که بايد نابود بشه.
There's something in that backyard that needs to be destroyed.

فکر کنم حياط خلوت
Think patio.

لورن زو داثا در حیاط خلوت خانه نامهای دید که پاکت آن مهر و موم شده بود.
Lorenzo Daza discovered a letter, its envelope sealed with wax, in the entryway to his house.

همون پسري نيست که تو حياط خلوت با دست کثيف غذا ميخورد ؟
Isn't he the boy that used to eat dirt in the backyard?

اگه زن میخوای یه چندتا تو حیاط خلوت دارم
If it is women you wanting, I get plenty from backyard.

و يادت نره گلاي حياط خلوت و گلاي سالن غذاخوري رو آب بدي
Don't forget to water the plants on the patio.

و بعد، در ایوان حیاط خلوت مینشست و ده دقیقه چرت میزد.
and had a ten minute siesta on the terrace in the patio

ینی میگی نمیتونم تو حیاط خلوت خودم تنها باشم ؟
I can't be alone in my own backyard?

دیوار عقبی حیاط خلوت از محل قرار گرفتن تختخواب اورسولا، دقیقاً سیصد و هشتاد و هشت پا بود.
was the fact that it was precisely three hundred eighty eight feet from 'rsula's bed to the backyard wall.

من در حیاط خلوت سکونت میکنم
I go away to the lodge so that I don't get to sleep till midnight

برای محصولات تولیدی حیاط خلوت مفید است.
Not bad for something that basically comes from the backyard.

يه شبکه جاسوسي که مستقيم به حياط خلوت شما وصل شده
A spy network right through your very own backyard.

توي حياط خلوت آشپزي کرديم
We cooked out in the backyard.

یکی از درها به حیاط خلوت باز میشود و راه به کوچهی باریکی دارد.
one of them through the back yard, which gave on an alley.

لهوین بعد از تماشای اتاق به حیاط خلوت رفت.
After looking round the parlor, Levin went out in the back yard.

پس از چند لحظه از روی ناچاری وارد حیاط خلوت عمارت شدم و یه پشت دری رسیدم.
I walked round the yard, and through a wicket, to another door

و در مقابل آن حیاط خلوت و برهنه مینشستند، ورقبازی میکردند،
they played cards facing the bare patio

بعد از ان هری به دنبال هاگ رید وارد حیاط خلوت پشت ساختمان شد.
Hagrid led them through the bar and out into a small,walled courtyard

گفت ما اول باید حواسمان به حیاط خلوت خودمان باشد.
He said we need to look after our own backyard first.

و او را به درخت انبه حیاط خلوت زنجیر کرده بودند.
chained by his waist to the mango tree in the patio

دید که آن حوضچه وسط حیاط خلوت پر از گرد و خاک و بدون آب است.
and saw the dusty fountain in the interior garden

بعدازاینکه به حیاط خلوت نظری انداخت وازسلامت برت هاجر مطمئن شد، به اتاق نشیمن برگشت.
She went back to the living room after taking a peek out the pantry window to make sure Bert Hodges was okay.

نزدیکیهای غروب بود که فرانی به حیاط خلوت، جائیکه پدرش باصبروحوصله بوتههای نخود ولو بیارا وجین میکرد، رفت.
It was late afternoon when Frannie went out back to where her father was patiently weeding the peas and beans.