تجویز کردن (به ویژه امور مذهبی را)
rubricate
(با سوگند یا تهدید و غیره) امر کردن oor Engels
(با سوگند یا تهدید و غیره) امر کردن
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
adjure
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
فرمان دوم امر تیرباران کردن یک نفر ساکسونی بود
Could I free my hands, please?MIZAN MIZAN
این امر وانمود کردن چیزی است که او نبود.
I heard this Twist record blastina across white radiojw2019 jw2019
مشکل اینجاست که بعضی معلّمین از امر تمیز کردن برای تنبیه استفاده میکنند.
This is my spe cial birthday suitjw2019 jw2019
شما به پایتخت میرسین ، یک متخصص در امر مسموم کردن چند روز بعد نوه ی من بر اثر مسومیت میمیره
Gemini Croquette' s toOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
(تثنیه ۱۰:۱۲، ۱۳؛ ۳۰:۱۹، ۲۰) پس، اگر در امر اطاعت کردن، به آدم حق انتخاب داده نمیشد، انسانی کامل نمیبود.
That' s what you found out about, huh?jw2019 jw2019
این امر شامل رد کردن این طرز تفکر که ما بیارزش و منفور هستیم نیز میباشد.
That' s what he said to mejw2019 jw2019
فکر ميکنم هر چقدر رهبران به شما امر و نهي کردن ديگه بسه
The decision of revocation shall put an end to the delegation of the powers specified in that decisionOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
و چون آنجا رسیدیم، در میانه یک میلیون جمعیت خود را پنهان کردن امر سهلی است،
When' d you get into town?MIZAN MIZAN
پیدا بود که چنین عقیدهای را میپسندد و دلیلی برای مخفی کردن امر نمیدید.
God, Emma Rae, what' s the matter with you?MIZAN MIZAN
طبیعت پدرها و مادرها امر و نهی کردن است.
I sold the miIlted2019 ted2019
این امر موجب گرم کردن آب درسفرهٔ آب خیز که یک منبع حرارتی برای گرمایش در زمستان است، میشود.
Oh, look at those titsWikiMatrix WikiMatrix
گونه های جانداران در اون مناطق نیز بزرگ، متنوع بوده، و بیشتر بصورت گروهی یا دسته ای جمع میشوند، که این امر، جمع کردن آنها را آسان می کند.
Documents from the second half of the #th century show that juniper was already used as a seasoning or ingredient of meat dishes and productsted2019 ted2019
این امر ریسک تقلب کردن رای را به نقطهای میرساند که کاندیدان را میتوان تقریباً به صورت تصادفی انتخاب کرد.
days for chickensWikiMatrix WikiMatrix
دریانوردان اروپایی که به امر انبار کردن ملزومات سفرهای دریایی خود میپرداختند، نژادهای کوچک آسیای جنوب شرقی را برای نیازهای خود مناسب دیدند و به همین دلیل هر نژاد کوچک مرغ بانتام نامیده شد.
So, naturally, you turned to manufacturingWikiMatrix WikiMatrix
دیدم آقای میکابر و یوریاه هیپ بازو در بازوی یکدیگر انداختهاند و میگذرند. این امر باعث تعجب کردن و حتی اضطراب خاطرم شد.
Which reminds me, Facial, Wednesday EveningMIZAN MIZAN
، اين أمر ممکنه واسه رد کردن درخواستشون. ناشايست باشه
He was born with a limp, so maybe I' il call him GimpyOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
آیا حاضریم برای امکانپذیر کردن این امر با سختیها بسازیم؟
I' m gonna get my shoesjw2019 jw2019
باز با خود گفت صبر کردن هم امر محالی است
TeII them we' re in ready and thank themMIZAN MIZAN
برای باور کردن این امر دلیلی وجود دارد.
Cover ' em, brother, cover ' emjw2019 jw2019
دولت ایران به کرات از این امر برای متهم کردن بهائیان ایران به جاسوسی برای اسرائیل که ایران با آن روابط متخاصمانه دارد، استفاده کرده است.
You look like craphrw.org hrw.org
این امر، مستلزم برطرف کردن تمام آثار گناه است، و به این سبب، مسیح نَه فقط به عنوان پادشاه بلکه به عنوان کاهن اعظم نیز خدمت خواهد کرد.
We can forgive, but Koman' s life is gonejw2019 jw2019
البته خودم میدانستم که خبری نیست، اما تظاهر کردن به این امر را نوعی آقایی و بزرگی میپنداشتم.
Cause you' re fit!MIZAN MIZAN
این امر مجدداً بر آماده کردن مطالب به صورت جامع تأکید مینماید، به طوری که فرصتی برای ایجاد تنوع در ارائهٔ آنها باشد.
Speaker, I thank the member for Etobicoke-Lakeshore for her serious questionjw2019 jw2019
(امثال ۲۲:۷) یکی از مثلهای عیسی بر اهمیت این امر که پیش از خرج کردن بیندیشیم، تأکید میکند.
These issues are of particular significance given Canada's current chairmanship of the Arctic Counciljw2019 jw2019
آن شب هنگامیکه از پنجره به بیرون نگاه میکردم، دیدم آقای میکابر و یوریاه هیپ بازو در بازوی یکدیگر انداختهاند و میگذرند. این امر باعث تعجب کردن و حتی اضطراب خاطرم شد.
See that he gets it.- What is it?- It' s a telegram from BerlinMIZAN MIZAN
116 sinne gevind in 8 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.