取り乱した oor Persies

取り乱した

Vertalings in die woordeboek Japannees - Persies

آشفته

adjektief

そこで私は取り乱してしまい その場にうずくまりました
و بعد فقط افتادم چون خیلی آشفته شده بودم.

بی عقل

adjektief

عصبانی

adjektief

ناراحت · پر کار · کار برده

voorbeelde

ダビデの反応は,エホバとの良い関係にある人でも,試みとなる状況のもとで取り乱す場合があることを示しています。
عکسالعمل او نسبت به این واقعه، نمایانگر این میباشد که ممکن است گاهی اوقات حتی کسانی که از رابطهای خوب با یَهُوَه برخوردارند، در مواقع آزمایش و سختی، از خود واکنشی نادرست نشان دهند.

海は苦もんの叫びを上げているかに見えるでしょう。 それは,子供を失ってひどく取り乱し,子供を持ったことなどないと言いだす母親を連想させます。
دریا گویی از غم او فریاد برمیآورد، و همچون مادری که فرزندان خود را از دست داده است از شدت پریشانی منکر داشتن فرزند و اولاد میشود.

交代で新しい医者がやってきました 私たちは取り乱していて 夫は息ができない状態です・・・ ・・・鼻から ですが (笑)
پس این دکتر جدیده اومد و ما را دید که آشکارا بیچاره بودیم، با یک شوهری که نمی تونه نفس بکشه البته از دماغش.

咳がでるほどに取り乱しました
مریض بودم.

例えば,何かに関して相手が自分より心配して取り乱している時,「君は大げさに騒ぎすぎだよ」と言ってしまうことがありますか。
برای نمونه موضوعی همسرتان را خیلی نگران کرده است و شما میگویید: «بیش از حد نگرانی.»

そこで私は取り乱してしまい その場にうずくまりました
و بعد فقط افتادم چون خیلی آشفته شده بودم.

ウィル*は言います。「 妻のレイチェルは,取り乱すと,なかなか泣きやみません。
رامین* میگوید: «وقتی که بیتا ناراحت است، تمام مدت گریه میکند.

20 皆が皆,全き者として,また揺るがぬ確信を抱く者として立つわけではないとしても,取り乱したり,失意したりしてはなりません。
۲۰ اینکه همه مسیحیان در بلوغ و اعتقادات خود استوار نمیمانند نباید مایهٔ دلسردی یا آشفتگی ما گردد.

この本の書き方が明快で筋道立っていて簡潔なので,これが真理であるとすぐに受け入れてくださいました。 反論することも感情的に取り乱すこともありませんでした」。
با این همه او مینویسد: «به دلیل روشن و منطقی بودن و طریقی که اطلاعات در این کتاب عرضه شده است آنان بدون این که به بحث و مجادله تحریک شوند به راحتی حقیقت را آموختند و آن را پذیرفتند.»

40歳以上の方でも 取り乱さないで!
كسانى كه بالاى ٤٠ سال هستند، وحشت نكنند.

取り乱さずに どう対処しましょう? 正気を保ちながら?
ما چطور باید با آن منبع مرتبط باشیم ولی در عین حال دیوانه هم نشویم؟ شاید این کار در حقیقت ما را از دیوانگی حفظ کند.

親は取り乱して,怒りの気持ちから,片意地な子供を脅したくなるかもしれませんが,それは子供を憤慨させるだけでしょう。
والدین در حال آشفتگی روانی ممکن است بخواهند فرزند خودسر خود را با عصبانیت تهدید کنند، اما این کار فقط او را بیشتر تحریک میکند.

今回のは酷かったです あぁ 咳がでるほどに取り乱しました
پسر، من __ سرفه می کردم.

12 キリスト教世界の「祭司たち」は,エホバの民が活動しているのを見たり,神の裁きに関する警告を聞いたりして,取り乱します。
۱۲ هنگامی که «کاهنان» جهان مسیحیت شاهدان یَهُوَه را اینطور در جنب و جوش میبینند و هشدارهای ایشان را در خصوص داوری الهی میشنوند مضطرب میشوند.

しばしば,自分のしている事をやめて,取り乱した人を助けました。
عیسی بارها با دیدن شخصی محتاج کارهای دیگرش را متوقف میکرد تا به نیاز او رسیدگی کند.

こうしたことすべてのためにヨブの妻はひどく取り乱し,真に重要な事柄,すなわち神との関係を見失ってしまったのかもしれません。
مطمئناً این مصایب به قدری او را آشفته ساخته بود که مهمترین موضوع زندگیشان را فراموش کرده بود یعنی رابطهشان را با خدا.

作らなければならない料理や,客のために果たさなければならない用事をあれこれ考えるうちに,ますます思い煩い,取り乱します。
او باید غذاهایی گوناگون تهیه میدید و کارهایی را انجام میداد که برای پذیرایی از یک مهمان متداول بود.