اطمینان کردن به oor Engels

اطمینان کردن به

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

believe

werkwoord

calculate

Verb verb

entrust

werkwoord

Soortgelyke frases

(با: on) اطمینان کردن به
depend

voorbeelde

نتیجهی اطمینان کردن به او نا ای نه.
That's what comes of trusting 'em.

با لبخندی محبتآمیز چیزهایی را که لازم بود دربارهی افکار خواهر بگوید گفت: نگرانی، تأسف، اطمینان کردن به قول کاترین.
With a yet sweeter smile, he said everything that need be said of his sister's concern, regret, and dependence on Catherine's honour.

یَهُوَه به وسیلهٔ این تصویر یأسآور به اهالی یهودا هشدار میدهد که اطمینان کردن به مصر و اتیوپی کاری بیهوده است.
By means of this bleak imagery, Jehovah warns the inhabitants of Judah that it will be futile for them to put their trust in Egypt and Ethiopia.

با اطمینان دعا کردن به چه معناست و چگونه چنین دعایی به ما کمک میکند سختیها را تحمّل کنیم؟
What does it mean to pray with confidence, and how do such prayers help us to cope with distress?

به منظور اطمینان بیشتر به گره کردن سکهها، جداجدا در دستمال خود پرداخت.
began knotting them up in her handkerchief, in a chain of separate knots, for safe keeping through the night.

ما نیاز به اطمینان کردن داریم
We need accountability.

* و تعامل فعالانه از طریق برگزاری ملاقاتها و جلسات بحث و گفتگو با جامعه مدنی ایران جهت اطمینان حاصل کردن که به همگان فرصت ابراز نظر داده شده است.
* Actively engaging with Iranian civil society through meetings, workshops and negotiations to ensure an opportunity for all voices to be heard.

نسخهٔ قابل تحویل در هر تکرار به خصوص در فاز تحلیل جزئیات، باید به منظور اطمینان حاصل کردن از اینکه در ابتدا به بزرگترین ریسکها پرداخته شود، انتخاب شود.
The deliverables of each iteration, especially in the Elaboration phase, must be selected in order to ensure that the greatest risks are addressed first.

اما به هیچ رو نمیشد اطمینان یافت به خاطر تفکر با پشت کردن به شخصی که در وسط اتاق بود چشم به باغچه دوخته است.
But it seemed doubtful whether he looked out for the sake of contemplation or of turning his back to a person who stood in the middle of the room

بهت اطمينان ميدهم جكي ، فكر شليك كردن. به تو هيچوقت از ذهنم عبور نكرده
i assure you, jackie, the thought of shooting you never crossed my mind

۶ یَهُوَه برای بنا کردن خادمانش به آنان اطمینان میدهد که دوستشان دارد.
6 Jehovah builds up his worshippers by reassuring them of his unfailing love.

صرفاً با گرفتن یک تصمیم برای ترک کردن، والدینش اطمینان دادند که دخترشان میتواند به کتابها دسترسی داشته باشد.
Merely by making the single decision to leave, her parents assured that their daughter would get access to books.

دنبال کردن مسافری باتجربه به ما احساس اطمینان و امنیت میدهد.
Following the route indicated by a trusted, experienced traveler can give you a sense of confidence and security.

۱– چگونه مزمور ۳۱ اطمینان به قدرت یَهُوَه را در فراهم کردن پناه، بیان میکند؟
1993 SERVICE YEAR REPORT OF JEHOVAH’S WITNESSES WORLDWIDE

اطمینان داد که خواهرش زیاد به فکر بازی کردن نیست، اما دوست دارد مفید باشد،
he was very sure his sister had no wish of acting but as she might be useful,

گذار به انرژی تجدید پذیر "میتواند ما را در تحقق اهداف دوگانه کاهش انتشار گازهای گلخانهای، درنتیجه محدود کردن اثرات شدید آینده آبوهوا و اقلیم و حصول اطمینان از فراهم کردن انرژی بهصورت قابلاتکا، به هنگام و مقرونبهصرفه یاری کند".
Shifting to renewable energy "can help us to meet the dual goals of reducing greenhouse gas emissions, thereby limiting future extreme weather and climate impacts, and ensuring reliable, timely, and cost-efficient delivery of energy".

ما قدرتمان را تسلیم کرده ایم ، تبادل کردن ناراحتی هایمان بر عدم اطمینان به ازای توهمی از اطمینان که آنها فراهم می کنند.
We've surrendered our power, trading off our discomfort with uncertainty for the illusion of certainty that they provide.

آنچه به من اطمینان خاطر میدهد این است که این دانش مختصرم باید مرا به کوتاهتر کردن راه دستیابی به حقیقت توانا سازد
That my smattering of knowledge should enable me to short cut my way to truth is most reassuring.

و وسوسه نگاه کردن به پشت سرش برای اطمینان به اینکه کسی تعقیبش نمی کن دو صداهایی که میشن ود فقط پژواک هستند غیرقابل مهارمیشد.
and the urge to look back over his shoulder and make sure that it was only the echoes behind him was becoming insuperable.

چرا میتوانیم اطمینان داشته باشیم که یَهُوَه به ما نیز برای موعظه کردن شجاعت میدهد؟
Why can you be sure that Jehovah will give you courage to declare the good news?

زيرا شما به من براي تمام کردن وظيفه هايتان اطمينان داشتيد
because you have trusted me and done your duties

به نظر میرسید که تنها راه اطمینان حاصل کردن از طول دقیق یک یارد، ملاقات شخصی با پادشاه بود.
An audience with the monarch was presumably the only way to be sure.

اگر در ضمن دعا به یَهُوَه خدا تکیه کرده و همیشه به طور کامل به او اطمینان کنی، از آنجا که میدانی او از کمک کردن به تو کوتاهی نخواهد کرد، همیشه احساس امنیت خواهی کرد.
If you prayerfully rely on Jehovah God and always trust him implicitly, you will feel secure because you know that he will not fail to act in your behalf.

با وفادار بودن و توکل کردن به یَهُوَه، و داشتن ایمان و اطمینان کامل به اینکه او به وعدههای خویش عمل مینماید.
Loyalty to Jehovah God, faith in him, and a firm trust that he will fulfill his promises will help.

با فراهم کردن تعداد بیشتر از ثباتها و اطمینان به این که کامپایلر واقعاً از آنها استفاده میکند، برنامهها باید با سرعت بیشتری اجرا شوند.
By providing more registers, and making sure the compilers actually used them, programs should run much faster.