دانش نام oor Portugees

دانش نام

Vertalings in die woordeboek Persies - Portugees

Onomástica

naamwoord

onomástica

naamwoord vroulike

onomástico

naamwoord

voorbeelde

این یکی "در اهدای مغزم به دانش" نام دارد.
Este chama-se "Sobre a Doação do Meu Cérebro à Ciência".

مطالعهٔ این آثار دانش نو نام گرفت.
Esses estudos usaram nomes do tupi.

من در اینجا به عنوان یک دانش آموز ثبت نام.
Estou aqui para me inscrever como estudante.

اما یکی از دانش آموزان من یک دانشجوی سال اولی به نام شارلوت متقاعد نشد اما یکی از دانش آموزان من یک دانشجوی سال اولی به نام شارلوت متقاعد نشد
Mas uma das minhas alunas, uma caloira chamada Charlotte, não estava convencida.

نظام ارضی حاکم بود، روش تولید و نهاد سیاسی فئودالیزم نام داشت و دانش در انحصار کلیسا و اشراف بود. نظام ارضی حاکم بود، روش تولید و نهاد سیاسی فئودالیزم نام داشت و دانش در انحصار کلیسا و اشراف بود. نظام ارضی حاکم بود، روش تولید و نهاد سیاسی فئودالیزم نام داشت و دانش در انحصار کلیسا و اشراف بود.
Era agrária, os meios de produção e o sistema político denominavam-se feudalismo, e o conhecimento estava concentrado no clero e na nobreza.

با تمام شدن مدرسه و فرارسیدن تابستان دانش آموزی به نام جری گارنر (آرون شوارتز) توسط پدر و مادر خود به یک مرکز لاغری برای کاهش وزن فرستاده میشود.
Como a escola termina para o verão, Gerald Garner (Aaron Schwartz) é enviado por seus pais para o Acampamento Esperança, um acampamento para meninos obesos perderem peso.

باورش سخته که زماني هيتلر ميخواست اينجا ثبت نام کنه تا دانش آموز هنر باشه.
É difícil de acreditar que Hitler inscreveu-se em tempos para ser um estudante de artes aqui.

۱۵ بنابراین، ما از همۀ شهرهای لامانیانی که آنان در آنها توبه کردند و به دانش راستی آمدند و گرویدند نام بُرده ایم.
15 Portanto, citamos todas as cidades dos lamanitas nas quais eles se arrependeram, vieram a conhecer a verdade e foram convertidos.

و در حال حاضر روی پروژه جدیدی به نام "دانش اچ آی وی" کار می کنم که کل چرخه زندگی اچ آی وی را با بیشترین دقت ممکن و با همه جزئیات مولکولی آن به شکل انیمیشن خواهم ساخت.
Estou agora a trabalhar num projeto novo chamado "A ciência do VIH" onde farei a animação do ciclo de vida completo do vírus VIH de forma tão precisa quanto possível e com detalhe molecular.

بیش از ۸۵٫۰۰۰ دانش آموز در این مدارس ثبت نام کردند، که ۴۰ درصد از جمعیت پناهندگان را تشکیل میدهد.
Há ali mais de 85 000 alunos matriculados em escolas, o que consiste em 40% da população de refugiados.

در این مدرسه ۱۷۴۲ دانش آموز از در رتبه ۹ تا ۱۲ ثبت نام شدهاند.
Na rede estadual, havia 12.419 alunos matriculados nas 16 escolas.

این سریال در سان فرانسیسکو فیلمبرداری شده و چین آن مککلین٬سیرا مککورمک و جک شرت از ستارگان این فیلم اند که در داستان٬دانش آموزان مدرسه نابغهها به نام "Advanced Natural Talent" یا "A.N.T."
Tendo como cenário a cidade de São Francisco, a série é estrelada por China Anne McClain, Sierra McCormick e Jake Short como pequenos estudantes de um programa de superdotados em sua escola secundária que se chama "Talentos Naturais Avançados" (no original Advanced Natural Talents) ou Programa de Talentos (A.N.T.).

ما همه دانشمند بودیم، پس از دانش خلاقانه خودمان استفاده کردیم و به یک نام خلاقانه برای پروژه خودمان رسیدیم: ایمیل پروتونی.
Éramos todos cientistas, portanto usámos a nossa criatividade científica e arranjámos um nome muito criativo para o nosso projeto: ProtonMail.

با فرارسیدن قرن نوزدهم بود که چشمبند از چشمهای ما برداشته شد٬ نخست٬ با انتشار کتاب جیمز هاتن به نام «دانش نظری زمین» که او در آن به ما گفت که زمین هیچ نشانی از آغاز و هیچ چشماندازی از آینده را به ما نشان نمیدهد؛ و سپس٬با انتشار نقشهی ویلیام اسمیت از بریتانیا اولین نقشه زمین شناسی در ابعاد یک کشور٬ برای اولین بار بینشی پیدا کردیم که بوسیله آن بتوانیم مکان سنگهای به خصوص را پیش بینی کنیم.
Foi só na viragem para o século XIX que caíram as nossas vendas, primeiro, com a publicação de "Theory of the Earth" de James Hutton, em que ele nos diz que a Terra não revela vestígios de um começo nem perspetiva de um fim. Depois, com a impressão do mapa da Grã-Bretanha, de William Smith, o primeiro mapa geológico, à escala de um país, que nos deu, pela primeira vez, uma previsão da localização de certos tipos de rochas.

جدایی داستان حدود ۱ ماه از زندگی مدرسین، دانش آموزان و مدیران یک دبیرستان را از دید یک مربی جایگزین به نام هنری بارتیس (آدرین برودی) روایت میکند.
O filme é uma crônica de três semanas nas vidas de vários professores do ensino médio, administradores e estudantes através dos olhos de um professor substituto chamado Henry Barthes (Adrien Brody).

و همینطور که بزرگ میشدم، من دانش و بصیرت و خرد بیشتری دور این میز فرا میگرفتم به همین خاطر من نام اون رو میز خرد گذاشتم.
"E, à medida que fui crescendo, ouvi tanto conhecimento, "tanta introspecção, tanta sabedoria "surgirem à volta desta mesa, "que comecei a chamar-lhe a mesa da sabedoria.

و من میخوام از یک انقلاب دیگه هم نام ببرم، و اون انقلابیست که در دانش ما درباره مغز رخ داد، و به طور کلی تصور ما رو از روشهای تصمیمگیری انسان تغییر داد. و به طور کلی تصور ما رو از روشهای تصمیمگیری انسان تغییر داد.
Vou falar de mais uma revolução, que é a revolução nas neurociências, que mudou totalmente a forma como compreendemos a tomada de decisões das pessoas.

ما به سراسر دنیا نگاه کردیم، کانادا، استرالیا برزیل و بخشی از آفریقا را بررسی کردیم، ما این دانش ها را گرفتیم و اولین مبارزه تبليغاتى آموزشی را به نام " بهانهای برای خشونتهای خانوادگی وجود ندارد " را ایجاد کردیم.
E olhámos à volta do mundo para o Canadá e para a Austrália, Brasil e partes de África, pegámos neste conhecimento e construímos a primeira campanha de educação pública nacional chamada "Não Há Desculpa para a Violência Doméstica".

روزنامهنویسی به نام وِرمُنت رُیستِر نظر میدهد که در اندکی بیش از پنجاه سال، بشر دانش و قابلیت تکنیکی خود را بسیار گسترش بخشیده است، ولی پس از آن میافزاید:
Pois bem, o editor Vermont Royster comentou que, em pouco mais de 50 anos, os homens ampliaram grandemente seu conhecimento e sua capacidade técnica, mas, então ele acrescentou:

اسکندر شهر اسکندریه را که بعدها به صورت مرکز کسب دانش درآمد و با آتن در این زمینه برابری میکرد، بنا نهاد؛ شهری که هنوز نام وی را بر خود دارد.
Fundou também a cidade de Alexandria, que mais tarde rivalizou com Atenas como centro de erudição e ainda leva o nome dele.

او به این طراحی نام ساده "اسمایلی" را داد و شروع به مجوزدهی حقوق آن از طریق شرکت خود، شرکت بینالمللی مدیریت دانش (KIM) کرد.
Chamou-lhe simplesmente "Smiley" e começou a licenciar os direitos através da sua empresa, a Knowledge Management International (KIM).

خوب، تصور كنيد كه بل در بخش بيماران سرپايى نشسته، و دانش آموزانش هم دور او هستند، بيماران در اطاق اورژانس نوبت گرفته، ثبت نام شده و به داخل فرستاده مى شدند و خانمى با فرزندش وارد مى شود.
Imaginem Bell sentado no departamento de ambulatório, os estudantes à volta dele, os doentes a inscreverem-se na urgência a serem registados e a serem trazidos.

اما با گذشت زمان به اندازه کافی جالبی، این موضوع باعث توسعه شاخ و برگ درختی شد که بعد ها با نام درخت پرفیریان شناخته شد، و همچنین به عنوان کهن ترین درخت دانش در نظر گرفته شد.
Mas, com o tempo, muito curiosamente, este conceito adotou este esquema ramificado duma árvore, no que ficou conhecido por a Árvore de Porfírio, também considerada a mais antiga árvore do conhecimento.

۴ و آنها سخن خدا را برای مدّت چهارده سال در میان لامانیان آموزش داده بودند، در آوردن بسیاری به دانش حقیقت، موفقیّت زیادی داشته؛ آری، با قدرتِ سخنانشان بسیاری به قربانگاه خدا آورده شدند تا نام او را بخوانند و به گناهان خود در برابر او اعتراف کنند.
4 E pelo espaço de quatorze anos haviam ensinado a palavra de Deus entre os lamanitas, tendo obtido grande aêxito na bcondução de muitos ao conhecimento da verdade; sim, pelo poder de suas palavras muitos foram levados perante o altar de Deus, para invocar-lhe o nome e cconfessar seus pecados perante ele.