Enterprise oor Persies

Enterprise

Enterprise (NX-01)

Vertalings in die woordeboek Portugees - Persies

فضاپیمای انترپرایز

voorbeelde

Anaconda é o instalador do Red Hat Enterprise Linux e Fedora.
این شرکت پشتیبان توزیعهای لینوکس، Red Hat Enterprise Linux و فدورا میباشد.

Como é que ele sabia tanto sobre a Enterprise?
چطور اين همه درباره اينترپرايز ميدونه ؟

Atenção, tripulação da Enterprise.
خدمه ي " اينترپرايز " ، توجه کنيد

Kirk, como subiu à bordo da Enterprise?
کريک, از چه روشي تونستي سوار اينترپرايز بشي ؟

Bentall 5 foi usado como o edifício Grey Enterprises.
آسمانخراش بنتال ۵ بهعنوان ساختمان تجاری گری مورد استفاده قرار گرفت.

A nuvem de cinzas ocultou o vaivém, mas a Enterprise é grande de mais.
خاکسترهاي آتشفشاني شاتل ما رو از ديد مخفي کرده بود ولي " اينترپرايز " خيلي بزرگه

Se o fizer, não tenho garantias de que não destruirá a Enterprise.
اگه من اين کار رو بکنم هيچ تضميني نيست... که تو " اينترپرايز " رو نابود نکني

Comandante da Shuttle, você está saindo do perímetro da USS Enterprise.
فرمانده شاتل, شما در شرايط خوبي نسبت به يو اس اس اينترپرايز داريد

Oracle Linux (OL, anteriormente conhecido como Oracle Enterprise Linux) é uma distribuição Linux empacotada e distribuída livremente pela Oracle, disponível parcialmente sob a Licença Pública Geral GNU desde o final de 2006.
اوراکل لینوکس (به انگلیسی: Oracle Linux) که قبلها با نام Oracle Enterprise Linux شناخته میشد یک توزیع لینوکس بر پایهٔ ردهت انترپرایز لینوکس است که بازبستهبندی شده و توسط اوارکل تحت پروانه عمومی همگانی گنو (GPL) از اواخر ۲۰۰۶ عرضه میشود.

Enterprise agora!
اينترپرايز حالا!

Se te dissesse para saltar da ponte da Enterprise, será que o farias?
اگر بهت مي گفتم که از پل سازمان خودت رو بندازي پايين هم اين کارو مي کردي ؟

Sr. Spock, deixo o comando da Enterprise em suas mãos.
آقاي اسپاک, من فرماندهي اينترپرايز رو بدست شما سپردم

É demasiado perigoso tentar abrir um torpedo na Enterprise.
خيلي خطرناکه که سعي کنيم يکي از اين اژدرها رو توي " اينترپرايز " باز کنيم

Assim foi nomeado por Martin Fowler em seu livro Patterns of Enterprise Application Architecture.
نخستین بار این نام توسط مارتین فاولر در کتاب «الگوهای معماری کاربردی تجاری» یا Patterns of Enterprise Application Architecture به کار رفت.

Por exemplo, o CentOS 4 é baseado no Red Hat Enterprise Linux 4.
اکثر توسعه دهندگان رز از محیط 7 Red Hat Enterprise Linux برای کار خود استفاده میکنند.

Planejam fazer a Enterprise viajar no tempo?
بنابراين, اولين سفرِ سفينه اينترپرايز هست, درست ميگم ؟

Ficaria orgulhoso em vê-lo como capitão da Enterprise.
وقتي مي ديد که تو کاپيتان اينترپرايز شدي به زندگيش افتخار ميکرد

A Enterprise tem algo que nenhuma outra nave da frota tem:
اينترپرايز يک چيزي داره که بقيه ي سفينه ها توي ناوگان ندارن

Aqui é o Capitão James T. Kirk da USS Enterprise.
کاپيتان جيمز کريک از يو اس اس اينترپرايز صحبت ميکنه

Sou um veterano da nave espacial Enterprise.
من از کهنه سربازان سفینه ی انترپرایزم.

Red Hat Directory Server: Red Hat lançou um serviço de diretório, que adquiriu a partir da unidade de Soluções Netscape Segurança da AOL, como um produto comercial em execução no topo do Red Hat Enterprise Linux chamado Red Hat Directory Server e como a comunidade apoiou 389 Directory Server projeto.
Red Hat Directory Server: Red Hat دایرکتوری سرویسی را که آن را از واحد راه حلهای امنیتی Netscape دریافت کرده بود به عنوان محصول تجاری ارائه داد که در سیستم Red Hat Enterprise Linux تحت نام Red Hat Directory Server و به عنوان بخشی از هستهٔ مرکزی Fedora تحت نام Fedora Directory Server کار میکند.

Apontem os torpedos da ré à ponte da Enterprise.
تمام اژدرهاي عقب رو به سوي پل فرماندهي " اينترپرايز " نشونه بگيريد

Mas a razão por que isto é muito significativo é que o Windows e o seu "software" Enterprise, que lhe está ligado — pensem no SAP e em pessoas dessas — esse mercado representa receitas de milhares de milhões de dólares.
اما دلیل اینکه این موضوع خیلی اهمیت دارد این است که ویندوز و نرمافزارهای سازمانی که به آن مرتبط هستند -- فکر کنید SAP و چیزهایی مثل این -- این کسب و کارها، صدها میلیارد دلار درآمد دارند.

O WMI é uma implementação da Microsoft dos padrões Web-Based Enterprise Management (WBEM) e Common Information Model (CMI) da Distributed Management Task Force (DMTF).
WMI در واقع نسخه اجرایی مایکروسافت از سیستم مبتنی بر وب مدیریت سازمانی (WBEM) و مدل اطلاعات مشترک (CIM) استانداردهای توزیع مدیریت وظایف سیستم (DMTF).

Kirk para Enterprise!
از کريک به اينترپرايز.